قرآن با بیان قید «فی سبیل الله» برای قتال، در صدد القای این پیام مهم است که آن قتالی مصداق جهاد است که به نیت برافراشتهشدن پرچم اسلام باشد.
قرآن، قتال را به «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت» تقسیم کرده و فرموده: «الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ کفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ[1]؛ کسانی که ایمان دارند، در راه خدا و آنها که کافرند، در راه طاغوت پیکار میکنند» در اینکه قتال فی سبیل الله به چه معنا است، در صحیح بخاری از رسولالله (ص) چنین نقل شده است: «قتال فی سبیل الله آن است که به نیت برافراشتهشدن کلمةالله (پرچم دین خدا) باشد».[2]
قرآن با بیان قید «فی سبیل الله» برای قتال، در صدد القای این پیام مهم است که آن قتالی مصداق جهاد است که به نیت برافراشتهشدن پرچم اسلام باشد و آن قتال و جنگی که در مسیر اعتلای اسلام و سرافرازی مسلمانان نباشد، جهاد به شمار نمیآید ولو اینکه بانیان آن حرکت، خود را «مجاهد» بدانند.
البته مقیدکردن قتال به «فی سبیل الله» حامل پیام دیگری است که قتال، باید بر اساس روشی باشد که شرع تعیین میکند. از این رو مفسران در مقام تبیین فلسفه تفاوت دو قید «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت» نوشتهاند: «مؤمنان در مسیر اطاعت خدا و دین و شریعتی که برای بندگان تشریع شده، جهاد میکنند و کفار در مسیر اطاعت شیطان و راه و روشی که او برای اولیای خود قرار داده مقاتله میکنند».[3]
نهفقط قیام بلکه هر حرکتی که انسان در اجتماع اسلامی انجام میدهد باید نفع و ضرر اسلام را در نظر بگیرد. لذا اسلام، هر حرکت اجتماعی را که منجر به فساد در جامعه اسلامی شود، مردود دانسته و از همینرو به کسانی که ادعای مسلمانی و محبت به رسولالله (ص) دارند و از طرفی اقدام به فساد در زمین و از بین بردن مزارع و نسلکشی میکنند، وعده عذاب داده است: «وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یعْجِبُک قَوْلُهُ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ یشْهِدُ اللَّهَ عَلی ما فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ الْخِصامِ؛[4] و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو میشود؛ (در ظاهر، اظهار محبّت شدید میکنند) و خدا را بر آنچه در دل دارند گواه میگیرند (این در حالی است که) آنان، سرسختترین دشمناناند» خدواند در دامه می فرماید: «وَ إِذا تَوَلَّی سَعی فِی الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فیها وَ یهْلِک الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لا یحِبُّ الْفَسادَ وَ إِذا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ؛[5] نشانه آن، این است که هنگامی که روی برمیگردانند (و از نزد تو خارج میشوند)، در راه فساد در زمین کوشش میکنند، و زراعتها و چهارپایان را نابود میسازند؛ (با اینکه میدانند) خدا فساد را دوست نمیدارد ».
از نگاه مفسران، این آیات درباره اخنس بن شریق نازل شده است. وی مردی زیبا و خوشزبان بود و تظاهر به دوستی با پیامبر (ص) میکرد و خود را مسلمان جلوه میداد، و سوگند میخورد که آن حضرت را دوست دارد و به خدا ایمان آورده است. رسول خدا که مأمور به ظاهر بود با او به گرمی و با محبت رفتار میکرد، ولی او در باطن مرد منافقی بود. در ماجرایی، زراعت بعضی مسلمانان را آتش زد و چهارپایان آنان را کشت. در اینجا آیات فوق نازل شد[6] و خداوند پرده از باطن او برداشت و درون قلبش را برای پیامبر آشکار کرد و به اخنس بن شریق وعده جهنم داد: «فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ».
قطعاً چنانچه وی در اظهار دوستی و محبت، به پیامبر اسلام (ص) و پیروان او صادق بود، هرگز دست به فساد و تخریب نمیزد و به زراعتها و دامها، بیرحمانه هجوم نمیآورد. وی در ظاهر، دوستی خالص و در باطن از بیرحمترین و سرسختترین دشمنان پیامبر (ص) بود. اخنس، مسلمان بود و به حضرت اظهار علاقه میکرد، ولی عملش «فی سبیل الطاغوت» بود و قرآن هم به او شدیدترین وعده را داد.
این حکم اختصاص به وی ندارد و هر مسلمانی ممکن است از مسیر حق خارج شود و دست به اعمال شیطانی بزند و اگر چنین شد باید خود را برای پذیرش عذاب الهی آماده کند. اخنس، زراعت مسلمانان را آتش زد و چهارپایان را کشت و اینگونه تهدید شد، حال جزای آنان که امروز علاوه بر زراعت و چهارپایان، خانه، مراکز تولیدی، پلها، راههای ارتباطی، بیمارستانها، اماکن مقدس، مراکز نظامی، ادارات دولتی، ذخایر زیرزمینی مانند نفت و گاز مسلمانان را نابود میکنند و الباقی را به یغما میبرند چه خواهد بود؟
از دیگر پیامهای مقیدکردن قتال به «فی سبیل الله» و «فی سبیل الطاغوت» این است که بدانیم در اسلام صرفِ قتال و کشتن به خودی خود ارزشمند نیست و مؤمنان نباید فکر کنند هر قتال و کشتنی (ولو اینکه طرف مقابل مشرک باشد) رضایت پروردگار را در پی دارد. از اینرو قطعاً مسلمانکشی رضایت پروردگار را در پی ندارد؛ و شاید رسول الله (ص) حال و روز زمان ما را دیده بود که خطاب به مسلمانان فرمود: «لاَ تَرْجِعُوا بَعْدِی کفَّارًا یضْرِبُ بَعْضُکمْ رِقَابَ بَعْضٍ؛[7] بعد از من همانند کفار نشوید (به گونهای که) بعضی از شما گردن بعضی دیگر را بزند». حضرت نمیفرمایند مواظب باشید کفار گردن شما را نزنند یا اینکه شما گردن کفار را نزنید بلکه میفرمایند مراقب باشید بعضی از شما گردن بعضی دیگر از شما را نزند (همانطور که کفار گردن همدیگر را میزنند). از این روایت با ضمیمه آیهای که قتال را به فی سبیل الله و فی سبیل الطاغوت تقسیم کرده است میتوان نتیجه گرفت که مسلمانان باید همواره مواظب باشند در مسئله قتال به دام شیطان نیفتند و فکر نکنند همین که خود را مجاهد بنامند برای تحقق جهاد کافی است، ولو اینکه بر اساس حکم شرع حرکت نکنند.
پی نوشت:
|