مسئله مهدویت از موضوعاتی است که جریانهای گوناگون معاصر از آن سوء استفاده کردهاند. گروه تکفیری داعش نیز برای مشروعیت دادن به جنایات خود و جذب اقشار مختلف مردم به گروه خود، از روایات و مباحث مهدویت بهره برده است.
نويسنده : قادر سعادتی
مقدمه
یکی از موضوعاتی که از صدر اسلام در بین مسلمانان محل بحث بوده، پیش گویی های پیامبر خداصل الله علیه و آله و سلم از وضعیت آخرالزمان و ایام ظهور حضرت مهدی ع است. این مسئله در بین شیعه و اهل سنت اهمیت ویژه ای دارد و در هر دو مذهب کتاب های مستقلی در این زمینه نوشته شده است. همچنین، در طول تاریخ، افراد و گروه های مختلفی با تطبیق این روایات بر خود، از این روایات برای رسیدن به اهداف خودشان استفاده کرده اند. در دنیای امروز، گروه هایی با نام اسلام و برای دفاع از اسلام، به جنگ با مسلمانان برخاسته اند و برای ایجاد مقبولیت در بین مردم این روایات را بر خود تطبیق می کنند.
بعد از حمله آمریکا به عراق، شاخه القاعده در عراق به رهبری ابومصعب زرقاوی در 2004 علنی شد. این گروه تحت امر رهبر القاعده جهان بودند، ولی برخلاف القاعده، شیعیان را دشمن نزدیک خود و هدف خود را مبارزه با شیعیان عراق معرفی می کردند. در 2006، ابومصعب زرقاوی در بمباران عراق کشته شد و «ابوعمر البغدادی» به عنوان رهبر این گروه در آمد و در 2010 بعد از هلاکت ابوعمر البغدادی، شخصی به نام «ابوبکر البغدادی» جانشین وی شد.[1] با شروع جنگ القاعده در سوریه، شعبه ای از این گروه به سوریه رفت، اما در آنجا با «جبهه النصره» - که بعدها جزء القاعده شد- اختلافات داخلی پیدا کرد. آنها از ایمن الظواهری خواستند در خصوص اختلاف القاعده عراق و جبهه النصره قضاوت کند که حکم او به نفع جبهه النصره بود. با این حکم ابوبکر البغدادی مخالفت خود با ایمن الظواهری را اعلام کرد و به عراق برگشتند و خلافت اسلامی را با عنوان داعش - مخفف «دولت اسلامی عراق و شام»- اعلام کردند. آنها ادعای خلافت اسلامی کردند و در تبلیغات خود رهبرشان را خلیفه مسلمانان خواندند و او را «ابوبکر الحسینی القرشی البغدادی» معرفی کردند تا یادآور حدیث «خلفاء امتی اثنا عشر، کلهم من قریش»[2] باشد.
آنها در اعتقادات و فقه سیاسی خود تابع ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب هستند و در مناطق تصرف شده در عراق و شام عبارتی از ابن تیمیه دیده می شود: «قوام الدین بکتاب یهدی و بسیف ینصر»؛ یعنی پایداری دین به کتاب هدایتگر و شمشیری است که دین را یاری می کند. آنها همچنین کتاب نواقض الاسلام محمد بن عبدالوهاب را بر در و دیوار مناطق اشغالی نصب کرده اند. همچنین، به پیروی از سید قطب، جهاد مسلحانه را اصل اساسی خود دانسته اند و بیانیه زرقاوی را، که شیعه را دشمن اصلی خود معرفی کرده است، نصب العین قرار داده اند.[3]
حکومت ها و اشخاص در طول تاریخ از مباحث مربوط به آخرالزمان و اشراط الساعه، به لحاظ اینکه نوعی پیش گویی هستند و مصداق دقیق آنها مشخص نیست، سوء استفاده فراوانی کرده اند. برخی با جعل روایات یا تأویل روایات موجود به نفع خود، مردم را به گروه های خود جذب می کردند و برای حکومت خود مشروعیت و مقبولیت ایجاد می کردند.
گروه تکفیری داعش نیز از همه آنچه ممکن است برای استوار کردن قدرت خود استفاده کرده، که مهم ترین آنها بازگشت خلافت و در مرحله بعد شعارهای مربوط به مهدویت است.[4] آنها مسائل اجتماعی و شعارهای خود را طوری تنظیم می کنند که با روایات منقول از پیامبرصل الله علیه و آله و سلم و صحابه درباره آخرالزمان منطبق باشد تا از این راه برای خود مشروعیت و مقبولیت لازم را به دست آورند و قتل و غارت های خود را توجیه کنند. این گروه در شبکه های ماهواره ای، سایت های اینترنتی، مجلات و جرایدی که خودشان منتشر می کنند، این روایات را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بر اعمال خودشان تطبیق می کنند. در اینجا به برخی از مباحثی که در خصوص مهدویت مطرح کرده اند اشاره می شود:
در یکی از بندهای اعتقادنامه ای که انجمن شرعی تنظیم القاعده در بلاد الرافدین (بین النهرین) - «اللجنة الشرعیة لتنظیم القاعدة فی بلاد الرافدین» - که هسته اولیه گروه تکفیری داعش است، صادر کرده، چنین آمده است:
ما از علائم قیامت (آخرالزمان) به آنچه از پیامبر- به صورت صحیح به ما رسیده، ایمان داریم، و اینکه بزرگ ترین فتنه از زمان خلقت آدم تا قیامت، فتنه دجال است؛ و به نزول عیسی ع و بر پا کردن عدل و داد و بازگشت خلافت راشده بر طبق روش نبوت ایمان داریم. [5]
داعش در این زمینه به کتاب الفتن وأخبار المهدی ونزول عیسی علیه السلام وأشراط الساعة اثر جهیمان بن سیف العتیبی استناد می دهد و آن را قبول دارد.[6]
داعش در ماه رمضان 1435 ه.ق. بعد از اعلام خلافت اسلامی، اقدام به نشر مجله الکترونیکی (اینترنتی) کرد که تا به حال (جمادی الاولی 1436) شش شماره از این مجله منتشر شده است. این مجله با عنوان دابق، دربردارنده مواضع داعشی ها در خصوص مسائل مختلف است. مسئله مهمی که در این مجله به چشم می خورد استناد به احادیث واردشده در باب «فتن و اشراط الساعه» است. علاوه بر این احادیث، نام مجله نیز یادآور حدیثی منتسب به پیامبرصل الله علیه و آله و سلم است. در این حدیث آمده است:
عَنْ أَبِی هُرَیرَةَ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ - صلی الله علیه وسلم- قَالَ: «لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی ینْزِلَ الرُّومُ بِالأَعْمَاقِ أَوْ بِدَابِقَ فَیخْرُجُ إِلَیهِمْ جَیشٌ مِنَ الْمَدِینَةِ مِنْ خِیارِ أَهْلِ الأَرْضِ یوْمَئِذٍ؛[7] قیامت برپا نمی شود تا اینکه رومی ها به اعماق یا دابق حمله کنند. آنگاه سپاهی از مدینه شامل بهترین مردم روی زمین علیه رومی ها برمی خیزند.
«دابق» شهری در شمال حلب است که از مرزهای ترکیه ۴۵ کیلومتر فاصله دارد. این شهر از توابع منطقه اعزاز است و در دشت آن، جنگی بزرگ میان ارتش عثمانی به رهبری سلطان سلیم اول و ممالیک به رهبری قنصوه الغوری در ۱۵۱۶ میلادی روی داد. در این جنگ عثمانی ها پیروز شدند و این پیروزی، مقدمه ورودشان به مناطق عربی و تأسیس امپراتوری بزرگ عثمانی بود.[8] اما «الاعماق» که در حدیث آمده، به منطقه ای تابع انطاکیه ترکیه اشاره دارد که به دابق نزدیک است. این شهر یک بندر معروف و بزرگ دارد.
می توان گفت داعش با نام گذاری مجله رسمی خود به نام «دابق» می خواهد این را وانمود کند که آن لشکر مسلمان که در مقابل رومی ها در دابق جنگ خواهد کرد، ما هستیم. نقل مکرر روایات مربوط به جنگ روم و مسلمانان، در شماره های گوناگون مجله، این ادعا را تقویت می کند.[9]
داعش در مجلات،[10] سایت ها،[11] و گفت وگوهای خود،[12] از خلیفه خودشان با عنوان «ابوبکر البغدادی القرشی الحسینی» یاد می کند. در برخی موارد کلمه «الهاشمی» را هم بر آن اضافه می کنند.[13] این القاب هر کدام معنای خاصی در منابع اسلامی دارند. نام اصلی وی ابراهیم عواد ابراهیم علی بدری سامرایی، ملقب به ابودعاء است. ولی می توان گفت آنها عناوین «ابوبکر»، «القرشی»، «الهاشمی»، و «الحسینی» را با اهداف خاصی به او داده اند که به آنها اشاره می کنیم:
«ابوبکر»؛ این عنوان را به او داده اند تا یادآور خلافت خلفا باشد، چنان که گفته شد، طبق اعتقاد آنها، در آخرالزمان روش خلافت خلفا زنده می شود. با این اسم می خواهند خلیفه خود را احیاکننده خلافت اسلامی در آخرالزمان معرفی کنند.
«القریشی»؛ از نظر شیعه ضروری است که امام و خلیفه از قریش و هاشمی باشد، چنان که از حضرت علی ع نقل شده: «اِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَیشٍ غُرِسُوا فِی هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِمٍ لَا تَصْلُحُ عَلَی سِوَاهُمْ وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَیرِهِم»؛[14] امامان از قریش هستند و ریشه در بنی هاشم دارند و غیر بنی هاشم صلاحیت امامت را ندارند.
در منابع اهل سنت نیز روایات فراوانی بر لزوم قرشی بودن خلیفه تا قیامت وجود دارد، از جمله روایات نقل شده در مسند احمد، مانند: «الأئمة من قریش»؛[15] یعنی امامان از قریش هستند؛ و حدیث صحیح مسلم از پیامبر خداصل الله علیه و آله و سلم که فرمودند: «لاَ یزَالُ هَذَا الأَمْرُ فِی قُرَیشٍ مَا بَقِی مِنَ النَّاسِ اثْنَانِ»؛[16] یعنی همیشه این امر (خلافت) در قریش است تا روزی که دو نفر از مردم زنده باشند. حتی نووی در شرح این حدیث ادعای اجماع می کند و می گوید: «هذا الحدیث وأشباهه دلیل ظاهر علی أن الخلافة مختصة بقریش، لا یجوز عقدها لأحد غیرهم، وعلی هذا انعقد الاجماع فی زمن الصحابة فکذلک من بعدهم»؛[17] این حدیث و امثال آن دلیل آشکاری بر اختصاص خلافت به قریش است؛ قرار دادن آن در غیر قریشی جایز نیست؛ بر این مطلب در زمان صحابه و بعد از آنها اجماع و اتفاق نظر است.
اگرچه افرادی آن را ضروری ندانسته اند اما نظر مشهور اهل سنت بر لزوم قرشی بودن است. پس لقب قریشی برای خلیفه داعشی، پشتوانه ای دارد که ممکن است برای مشروعیت دادن به خلافت او و تطبیق او با این روایات باشد.
«الحسینی»؛ در روایات شیعه و اهل سنت وارد شده که کسی که در آخرالزمان ظهور می کند و زمین را پر از عدل می کند از نسل امام حسین ع است. این امر در بین شیعه متواتر و متفق علیه است، مانند حدیث حضرت علی ع از پیامبر خداصل الله علیه و آله و سلم که فرمود: «لَاتَذْهَبُ الدُّنْیا حَتَّی یقُومَ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ یمْلَؤُهَا عَدْلًا کمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً».[18] قیامت برپا نمی شود تا اینکه مردی از فرزندان حسین ع قیام کند و زمین را با عدل و داد پر کند، همان طور که با ظلم و ستم پر شده است.
و در بین اهل سنت نیز، اگرچه برخی معتقدند مهدی ع از نسل امام حسن ع است، اما روایاتی در منابع آنها آمده که دلالت می کند بر اینکه حضرت مهدی ع از نسل امام حسین ع است؛ مانند حدیث عبدالله بن عمرو، که گفته است: «یخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وَلَدِ الْحُسَینِ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ، وَلَوِ اسْتَقْبَلَتْهُ الْجِبَالُ لَهَدَمَهَا وَاتَّخَذَ فِیهَا طُرُقًا»؛[19] یعنی مردی از فرزندان حسین ع از مشرق ظهور می کند که اگر کوه ها در مقابلش بایستند آنها را تخریب می کند و راه را هموار خواهد کرد.
همچنین حدیث پیامبر خداصل الله علیه و آله و سلم که فرمودند: «اگر از عمر دنیا بیش از یک روز باقی نمانده باشد، خدا آن روز را آن قدر طولانی می کند که مردی از فرزندان مرا، که هم نام من است، مبعوث کند، سلمان برخاست و گفت: یا رسول الله! از نسل کدام فرزندتان؟ فرمود: از این فرزندم؛ و با دستش به حسین زد».[20]
با توجه به این روایات، ممکن است لقب «حسینی» برای خلیفه داعشی، به منظور تطبیق با این روایات به او داده شده باشد، تا مردم به خیال اینکه ممکن است این همان مهدی موعود باشد، برای یاری او رغبت زیادی داشته باشند.
پرچم داعش به رنگ سیاه است که روی آن با رنگ سفید نوشته شده: «لا اله الا الله محمد رسول الله». این نوع طراحی پرچم نیز هم سو با دو رکن اساسی تفکر داعشی، یعنی خلافت و مهدویت، است.[21] چون:
الف. رنگ پرچم حکومت پیامبر خداصل الله علیه و آله و سلم سیاه بوده است، چنان که در روایات آمده است: «عن عبد الله بن عباس أنه قال کانت رایة النبی، صلی الله علیه وسلم، سوداء، ولواؤه أبیض»؛[22] یعنی عبد الله بن عباس می گوید: رایت پیامبرصل الله علیه و آله و سلم سیاه بود و لوای ایشان سفید.[23] با طراحی پرچم به این شکل، می خواهند خود را طبق حدیث، خلیفه پیامبرصل الله علیه و آله و سلم و ادامه دهنده روش پیامبر معرفی کنند؛ (کانت الخلافة علی منهاج النبوة).[24] چنان که در سایت های مختلف با استناد به این احادیث، چیزهایی را نیز به آن روایات اضافه کرده اند و گفته اند: «پرچم پیامبرصل الله علیه و آله و سلم در حکومتش سیاه رنگ بود که روی آن «لا اله الا الله محمد رسول الله» نوشته شده بود و پرچم خلافت اسلامی در این زمان همان پرچم رسول الله و ادامه دهنده روش اوست».[25]
ب. در برخی منابع حدیثی، روایاتی وجود دارد معروف به روایات «رایات السود»؛ یعنی پرچم های سیاه. در این روایات بعد از خبر برافراشته شدن پرچم هایی سیاه در آستانهٔ ظهور به مسلمانان توصیه شده به یاری کسانی بشتابند که این پرچم ها را برافراشته اند؛ چراکه منجی به کمک همین افراد جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. عبدالله بن مسعود در حدیثی از رسول خداصل الله علیه و آله و سلم نقل می کند که ایشان فرمودند:
ما خاندانی هستیم که خدا آخرت را برای ما برگزید نه دنیا را و خاندانم پس از من با تبعید، فشار و آوارگی روبه رو می شوند تا پرچم های سیاه از سوی مشرق برافراشته شود، آنها حق را می خواهند، اما حق آنها داده نمی شود، آنها در راه حق جنگ می کنند و پیروز می گردند. هر کس از شما و نسل های شما، آن پرچم های برافراشته را دید، به سوی امام خاندان من بشتابد گرچه با نهایت سختی؛ چراکه آنان پرچم های هدایت اند و پرچم خود را به مردی از خاندان من، که هم نام من است، و زمین را بعد از ظلم و ستم با عدل و داد پر می کند، تسلیم خواهند کرد.[26]
این روایت و روایاتی با این مضمون در منابع شیعه نیز آمده است.[27] می توان گفت: با طراحی این نوع پرچم، علاوه بر منتسب کردن خود به رسول خداصل الله علیه و آله و سلم و خلافت اسلامی، خواسته اند خود را زمینه سازان ظهور حضرت مهدی ع نیز تلقی کنند.
داعش در برنامه خود، مهدویت را با خلافت تلفیق کرده، در کنار روایات مربوط به مهدویت، بازگشت و احیای خلافت خلفا را مطرح کرده است. در نوشته های خود بر دو مطلب «خلافت و اشراط الساعه» تأکید فراوانی دارند. آنها با استدلال به برخی از روایات، که در منابع اهل سنت در خصوص بازگشت خلافت در آخرالزمان آمده است، خودشان را احیاکنندگان خلافت معرفی می کنند. این روایت در مسند احمد چنین آمده است:
نعمان بن بشیر نقل می کند در مسجد با رسول خدا نشسته بودیم. ابوثعلبه خشنی آمد و به بشیر بن سعد گفت آیا حدیث پیامبر در مورد امراء را یاد داری؟ حذیفه گفت من حفظ کرده ام، و گفت رسول خدا فرمودند: «نبوت در بین شماست، تا زمانی که خدا بخواهد، و هر موقع خواست آن را برمی دارد، سپس خلافت بر روش پیامبری است، تا زمانی که خدا بخواهد، و هر موقع خواست آن را برمی دارد، سپس حکومت سخت گیر است، تا زمانی که خدا بخواهد، و هر موقع خواست آن را برمی دارد، سپس حکومت اجباری است، تا زمانی که خدا بخواهد، و هر موقع خواست آن را برمی دارد، سپس خلافت بر روش پیامبری است. پس ساکت شدند.[28]
گروه داعش در سایت های مختلف با استناد به این حدیث، حکومت خود را خلافت آخرالزمانی معرفی کرده است.[29]
داعشی ها معتقدند در آخرالزمان جنگی بین مسلمانان و مسیحیان اتفاق می افتد. آنها با تقویت نیروی نظامی خود می خواهند فاتحین این جنگ باشند و با طرح خلافت اسلامی، خود را نماد اسلام معرفی می کنند که در این جنگ بر مسیحیان پیروز می شود. آنها برای این اعتقاد به احادیثی استناد کرده اند که در منابع اسلامی آمده است، از جمله:
شما با روم صلح امنیتی برقرار خواهید کرد و حمله خواهید کرد و آنها از پشتشان هجوم بردند پس تسلیم می شوید و به غنیمت می دهید. سپس در مرج ذی تلول اقامت می کنید. شما مسلمانان با رومی ها صلح مسالمت آمیزی را انجام می دهید. شما و با آنها در برابر دشمن متحد شده و علیه آن می جنگید. در نهایت پیروز می شوید. اموال غنیمت را به دست می آورید. سپس به سوی خانه و کاشانه به راه می افتید تا به «مرج ذی تلول»[31] می رسید. در آنجا توقف می کنید. یک مرد نصرانی صلیب را بر می دارد و می گوید صلیب غلبه پیدا کرده است. مردی از مسلمانان به خشم می آید و می گوید خدا غالب شد. صلیب را می شکند. جنگی بین مسلمانان و رومی ها اتفاق می افتد که خدا گروهی از مسلمانان را با شهادت اکرام می کند. آنگاه روم فریب داده، زیر هشتاد پرچم که هر کدام دوازده هزار نفر را شامل می شود به سوی شما می آیند.[32]
در شماره 4 مجله دابق، ص56، به این حدیث استناد شده، محقق شدن پیش گویی های مذکور در این احادیث، نزدیک شمرده شده است. آنها ائتلاف به اصطلاح ضدداعش غربی ها را، که رو به گسترش است، مقدمه تحقق آن می پندارند. بر اساس این احادیث «رومی ها» [غرب]، زیر ۸۰ پرچم که از هر کدام ۱۲ هزار نیرو پیروی می کند، گرد هم خواهند آمد و شمار ارتشی که علیه «مسلمانان» خواهد جنگید، به حدود ۹۶۰ هزار نفر خواهد رسید.
همچنین در شماره 2 مجله دابق بعد از تأکید بر فتوحات و پیروزی ها و گسترش قلمرو خودشان، در صفحه آخر برای تأیید و مشروع جلوه دادن این فتوحات حدیثی را از پیامبرصل الله علیه و آله و سلم آورده است: «تَغْزُونَ جَزِیرَةَ الْعَرَبِ فَیفْتَحُهَا اللَّهُ ثُمَّ فَارِسَ فَیفْتَحُهَا اللَّهُ ثُمَّ تَغْزُونَ الرُّومَ فَیفْتَحُهَا اللَّهُ ثُمَّ تَغْزُونَ الدَّجَّالَ فَیفْتَحُهُ اللَّهُ»؛[33] در این روایت هم که بر خودشان تطبیق می دهند خود را فاتح جنگ های آخرالزمان معرفی می کنند.
شماره 5 مجله دابق درباره گسترش و بسط حکومت و خلافت اسلامی است، در پیش گفتار این شماره (ص3) حدیثی از صحیح مسلم نقل شده است: «رسول خدا- فرمود: خدا زمین را برای من جمع کرد و من مشرق و مغرب آن را دیدم. و امت من بر حکومت زمین از شرق تا غرب - که من دیدم- خواهد رسید».[34] با نقل این روایت به دنبال فتوحات خود، به خواننده این مطلب را القا می کنند که آنها بر مشرق و مغرب حکومت خواهند کرد.
همچنین، بعد از مباحث مربوط به بسط خلافت و ذکر فتوحات خودشان در همان شماره، در صفحه آخر به حدیثی از پیامبرصل الله علیه و آله و سلم، که در سنن ابی داوود آمده، استناد شده است: عَنِ النَّبِی صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْم لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِک الْیوْمَ حَتَّی یبْعَثَ فِیهِ رَجُلًا مِنِّی - أَوْ مِنْ أَهْلِ بَیتِی - یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی، وَاسْمُ أَبِیهِ اسْمُ أَبِی یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا، وَعَدْلًا کمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا».[35]
این حدیث نیز در ادامه مباحث مربوط به گسترش خلافت داعشی می تواند بیانگر این مطلب باشد که این گروه آماده کننده زمینه برای ظهور منجی است.
با در نظر گرفتن تبلیغات و رفتار گروه داعش و نحوه استدلال آنها به احادیث فتن و اشراط الساعه، می توان به این نتیجه رسید که آنها خود را زمینه سازان ظهور منجی معرفی می کنند. اخبار مربوط به آخرالزمان را به نفع خود مصادره و تأویل می کنند. لذا لازم است مسلمانان از خطر تطبیق روایات اسلامی بر گروه های تکفیری غیراسلامی آگاه شوند و به خیال عمل به روایات به این گروه ها نپیوندند.
منابع
پاورقی ها
[1]. برگرفته از: اکرم مجازی، مشهد النشاقات والتخالفات والمرجعیات الایدیولوجیه للجماعات الجهادیه، ص2.
[2]. مسلم بن حجاج النیشابوری، صحیح مسلم، ج6، ص3، کتاب الاماره، باب الناس تبع لقریش.
[3]. برگرفته از: محمد ابراهیم نژاد، داعش.
[4]. به نمونه هایی از این موارد در ادامه مقاله اشاره خواهد شد.
[5]. www.tawhed.ws/r?i=ygz0yz64
[6]. www.tawhed.ws
[7]. مسلم بن حجاج النیشابوری، صحیح مسلم، ج8، ص175، کتاب الفتن، باب فتح القسطنطنیه.
[8]. محمد بن عبد الرزاق بن محمَّد کرْد عَلی، خطط الشام، ج2، ص208.
[9]. برخی از این روایات در ادامه مقاله ذکر خواهد شد.
[10]. دابق، همه شماره ها.
[11]. مثلاً سایت http://www.tawhed.ws و www.alsunnah.info.
[12]. مثلاً در شبکه های اجتماعی مانند یوتیوب و فیس بوک.
[13]. www.mnbr.info
[14]. نهج البلاغه (صبحی صالح)، خطبه 144.
[15]. أبو عبد الله أحمد بن محمد ابن حنبل، مسند احمد، ج19، ص318.
[16]. مسلم بن حجاج النیشابوری، صحیح مسلم، ج6، ص2.
[17]. النووی، أبو زکریا محیی الدین یحیی بن شرف، المنهاج شرح صحیح مسلم بن الحجاج، ج12، ص200.
[18]. محمد بن علی ابن بابویه، عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج2، ص66.
[19]. أبو عبد الله نعیم بن حماد المروزی، کتاب الفتن، ص371.
[20]. احمد بن عبد الله الطبری، ذخایر العقبی، ص136.
[21]. البته عباسیان هم برای دولت خود از این طرح استفاده کرده بودند.
[22]. محمد بن عیسی الترمذی، سنن الترمذی، ج3، ص115.
[23]. رایت پرچمی است که لشکر زیر آن جنگ می کنند و علامت گروه است، ولی لواء پرچمی است که نشانه فرماندهی است و امیر هر جا باشد، لواء همان جاست؛ فخر الدین طریحی، مجمع البحرین، ج1، ص199.
[24]. أبو عبد الله أحمد بن محمد ابن حنبل، مسند احمد، ج30، ص355.
[25]. http://betrol.blogspot.com/2012/12/blog-post_8.html علیه السلام ixzz3L610Zyir
[26]. ابو عبد الله الحاکم النیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج4، ص464.
[27]. سید بن طاووس حسنی، الملاحم والفتن، ص118.
[28]. أبو عبد الله أحمد بن محمد ابن حنبل، مسند احمد، ج30، ص355 : «تَکونُ النُّبُوَّةُ فِیکمْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَکونَ ثُمَّ یرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ یرْفَعَهَا ثُمَّ تَکونُ خِلَافَةٌ عَلَی مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ فَتَکونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَکونَ ثُمَّ یرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یرْفَعَهَا ثُمَّ تَکونُ مُلْکا عَاضًّا فَیکونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یکونَ ثُمَّ یرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ یرْفَعَهَا ثُمَّ تَکونُ مُلْکا جَبْرِیةً فَتَکونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَکونَ ثُمَّ یرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ یرْفَعَهَا ثُمَّ تَکونُ خِلَافَةً عَلَی مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَکتَ».
[29]. برای نمونه: http://betrol.blogspot.com/2012/12/blog-post_8.html علیه السلام ixzz3L5zVYbgh
[30]. محمد بن اسماعیل البخاری، صحیح البخاری، ج4، ص68.
[31]. برخی گفته اند ذی تلول همان دابق است.
[32]. أبو عبد الله أحمد بن محمد ابن حنبل، مسند احمد، ج28، ص31.
[33]. مسلم بن حجاج النیشابوری، صحیح مسلم، ج8، ص178.
[34]. همان، ج8، ص171؛ سید بن طاووس حسنی، الملاحم والفتن، باب هلاک هذه الامه... .
[35]. أبو داوود سلیمان بن الأشعث السِّجِسْتانی، سنن ابی داوود، ج4، ص106، کتاب المهدی.
برگرفته از سایت الوهابیه http://alwahabiyah.com
|