ابن عمر روایتی دارد که در آن حدیث قلیب بدر نقل شده و مساله سماع موتی به اثبات رسیده اما در مقابل تاویلی از عایشه نیز نقل شده که سماع موتی نفی شده است. بررسی اقوال علماء و نص صریح روایت قلیب بدر نشان گر آن است که نقل روایت ابن عمر مبنی بر اثبات سماع موتی صحیح است.
ابن عمر روایتی دارد که در آن حدیث قلیب بدر نقل شده است و مساله سماع موتی به اثبات رسیده است اما در کتاب صحیح بخاری روایتی دیگر از قلیب بدر وجود دارد که راوی آن عایشه است و مبتنی بر آن روایت نقل شده از ابن عمر مبنی بر اثبات سماع موتی را رد می کند. شرح این روایت به قرار ذیل است:
حَدَّثَنِي عُبَيْدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، حَدَّثَنَا أَبُو أُسَامَةَ، عَنْ هِشَامٍ، عَنْ أَبِيهِ، قَالَ: ذُكِرَ عِنْدَ عَائِشَةَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّ ابْنَ عُمَرَ رَفَعَ إِلَى النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّ المَيِّتَ يُعَذَّبُ فِي قَبْرِهِ بِبُكَاءِ أَهْلِهِ» فَقَالَتْ: وَهَلَ؟ إِنَّمَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِنَّهُ لَيُعَذَّبُ بِخَطِيئَتِهِ وَذَنْبِهِ، وَإِنَّ أَهْلَهُ لَيَبْكُونَ عَلَيْهِ الآنَ»، قَالَتْ: وَذَاكَ مِثْلُ قَوْلِهِ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَامَ عَلَى القَلِيبِ وَفِيهِ قَتْلَى بَدْرٍ مِنَ المُشْرِكِينَ، فَقَالَ لَهُمْ مَا قَالَ: «إِنَّهُمْ لَيَسْمَعُونَ مَا أَقُولُ» إِنَّمَا قَالَ: «إِنَّهُمُ الآنَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّ مَا كُنْتُ أَقُولُ لَهُمْ حَقٌّ»، ثُمَّ قَرَأَتْ {إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ المَوْتَى} [النمل: 80]، {وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي القُبُورِ} [فاطر: 22] يَقُولُ حِينَ تَبَوَّءُوا مَقَاعِدَهُمْ مِنَ النَّارِ صحيح البخاري (5/ 77)
بخارى، محمّد، صحيح بخارى، تحقيق: محمد زهير بن ناصر، دار طوق النجاة، چاپ اوّل، 1422ق.
نزد عائشه حدیثی از ابنعمر بیان شد که او از رسول خدا نقل میکرد که فرمودهاند: همانا میت به گریه و ندبه اهلش در دنیا معذب میگردد. عائشه با رد کردن حدیث ابنعمر حقیقت حدیث را بدین شرح توصیف کرد که پیامبر فرمودند: «همانا میت در قبر به خطاها و گناهانش معذب میگردد والان اهلش بر او گریه میکنند» سپس عائشه ادامه میدهد که این اشتباه ابنعمر شبیه اشتباهی است که در خصوص نقل سخن رسول خدا نسبت به قلیببدر مرتکب شد آنجائی که او از رسول خدا خطاب به اصحابش نقل میکند: «همانا مردگان میشنوند آنچه را که میگویم» درحالیکه رسول خدا اینگونه فرمودند: «همانا مردگان الآن به حقانیت آنچه ژیش از این به آنها میگفتم آگاهی یافتهاند» سپس این دو آیه را قرائت میکند. « همانا تو مردگان را نمیتوانی شنوا سازی»
اقوال علما در رد تأویل عایشه
شنقیطی با راجح دانستن این مطلب که مردگان در قبور شنوایی دارند قول عائشه و کسانیکه با استناد به قول او به عدم سماع اموات معتقدند را نادرست می داند.
اعْلَمْ أَنَّ الَّذِي يَقْتَضِي الدَّلِيلُ رُجْحَانَهُ هُوَ أَنَّ الْمَوْتَى فِي قُبُورِهِمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ مَنْ كَلَّمَهُمْ، وَأَنَّ قَوْلَ عَائِشَةَ - رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا - وَمَنْ تَبِعَهَا: إِنَّهُمْ لَا يَسْمَعُونَ، اسْتِدْلَالًا بِقَوْلِهِ تَعَالَى: إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى، وَمَا جَاءَ بِمَعْنَاهَا مِنَ الْآيَاتِ غَلَطٌ مِنْهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، وَمِمَّنْ تَبِعَهَا. أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن (6/ 128)
شنقیطی، محمد امین، أضواء البيان في إيضاح القرآن بالقرآن(المتوفى : 1393هـ)الناشر : دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع بيروت – لبنان عام النشر : 1415 هـ - 1995 مـ
ابنحجر در فتح الباری به مخالفت جمهور با روایت عائشه اشارهکرده و پذیرش روایت ابنعمر را به جمهور منتسب میکند. او میگوید: «اکثر علماء به روایت عائشه معتقد نبوده و حدیث ابنعمر را پذیرفتند به این دلیل که سایر روایات این باب غالبا با مضمون روایت ابنعمر موافقت دارد». ابنحجر،فتح الباری،ج3،ص234.
همچنین ابنکثیر با نقل روایات متعارض عائشه و ابنعمر در خصوص حدیث قلیببدر بابیان شواهدی صحت روایت عبدالله بن عمر را نزد علماء مورد تایید قرار داده است. ابنکثیر،تفسیرالقرآن العظیم،ج6،ص291.
ابنتیمیه: این نص(پیامبر) مقدم بر تاویل صحابه(عائشه) است. ابنتیمیه، احمد، مجموع الفتاوی،ج4،ص298. لذا تا زمانی که نصی موجود است توجه به تاویلات ناصحیح است.
سرهندی: قول یك صحابی در مقابله نص قرآن و در مقابله اقوال دیگر اصحاب دلیل و حجت نمیتواند باشد. سرهندى،محمد حسن، الاصول الاربعه فی تردید الوهابیه، ص39
اگر هم این سخن از عائشه صحیح باشد او بعدها از این نظر برگشته است. چراکه در منابع اهل سنت از عائشه نقلشده است که: هرزمانی که وارد خانهام میشدم که پیامبر و پدرم در آن دفن بودند پوشش از سر برمیداشتم چراکه صاحبان قبر پدر و شوهرم بودند ولی زمانی که عمر در همین مکان دفن شد به خدا قسم داخل خانه نمیشدم مگر اینکه به دلیل حیاء خود را کامل میپوشاندم. مسند أحمد بن حنبل(42/ 441) لذا اگر عایشه معتقد به فهم و درک اموات نبود لزومی نداشت خود را بپوشاند.
ضمن اینکه ابنحجر به رجوع عائشه از ادعای خود اشارهکرده است. عائشه بعدها به دلیل اینکه روایات متعددی از اصحاب برای او ثابت شد از قول خود مبنی بر عدم سماع موتی برگشت بدین سبب که خودش شاهد قصه قلیب نبوده است. ابنحجر،،فتح الباري (7/ 304)
در نتیجه استناد وهابیت به روایت عایشه با ایرادات و اشکالات مهمی روبروست و روایت ابن عمر مبنی بر اثبات سماع موتی مورد تایید علمای اهل سنت می باشد.
|