پژوهش حاضر نشان میدهد که مفسران اهلسنت این آیه شریفه را در مقام تشبیه کافران به مردگان دانستهاند؛ لذا استناد وهابیان را به آیه شریفه برای نفی جواز توسل، نمیتوان پذیرفت و ادعایشان بدون دلیل است.
نويسنده : کریمه قوی دست
وهابیان با استناد به آیه 22 سوره مبارکه فاطر که فرموده: (و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور) سماع موتی را منکرند و معتقدند توسل و شفاعت به مردگان به علت عدم سماع موتی، صحیح نیست.
وهابیان با استناد به آیه 22 سوره مبارکه فاطر که فرموده: (و ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُور) سماع موتی را منکرند و معتقدند توسل و شفاعت به مردگان به علت عدم سماع موتی، صحیح نیست. پژوهش حاضر نشان میدهد که مفسران اهلسنت این آیه شریفه را در مقام تشبیه کافران به مردگان دانستهاند؛ لذا استناد وهابیان را به آیه شریفه برای نفی جواز توسل، نمیتوان پذیرفت و ادعایشان بدون دلیل است.
طرح مسئله
خداوند عزوجل در آیه 22 سوره مبارکه فاطر میفرماید:
(وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ و لاَ الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَن يَشَاءُ و مَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ)؛
و هرگز مردگان و زندگان يكسان نيستند. خداوند پيام خود را به گوش هر كس بخواهد، مىرساند و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان كه در گور خفتهاند، برسانى.[1]
در مورد این آیه شریفه دو قول مطرح است:
قول اول: اقوال مفسرین اهلسنت
مفسران اهلسنّت قائلند این آیه در مقام بیان تمثیل حال منکران و مشرکان به مردگان در قبرهاست. بدین معنا که همانگونه که انذار و هدایت تو برای مردگان در قبرها سودی ندارد و آنان قدرت بر اجابت و هدایت را ندارند، مشرکان معاند و مصرّ بر کفر نیز همچون مردگان سودی از هدایت تو نمیبرند.
قول دوم: اقوال وهابیان درباره آیه شریفه 22 سوره فاطر
قول دومی که در این پژوهش مطرح است، اقوال برخی از بزرگان وهابیت است. اکثر آرا و نظرهای آنها در باب آیه مورد بحث، عدم سمع مردگان و شرک دانستن استغاثه و طلب حاجات از آنهاست. آنها میگویند: اصل در این است که مردگان به طور عام صدای زندگان و دعای آنها را نمیشنوند؛ همانگونه که خداوند تعالی در آیه 22 سوره فاطر میفرماید: «و تو شنواننده آن کسانی که در قبرها هستند، نیستی».[2]
بر همین اساس این افراد اینگونه نتیجه میگیرند که استغاثه و توسل به اموات شرک است و دعا و خواندن پیامبر و یاری جستن از او بعد از وفات، چه در نزد قبر یا دور از آن برای برآورده شدن حاجات و از بین رفتن سختیها، شرک و باعث خروج از اسلام است.[3]
نقد و بررسی دیدگاه وهابیت:
اشکالات چندی بر قول وهابیت وارد است؛ از جمله ادله فراوانی در قرآن و مصادر سنی وجود دارد که مردگان پس از وفات حیات دارند و صدای ما را میشنوند؛ زیرا یکی از مسائل مسلم قرآنی این است که مردگان حیات برزخی دارند[4] و شهیدان[5] و کافران[6] نیز دارای چنین حیاتیاند و این نگرش که انسان همراه با مرگ فنا میپذیرد، نگرش مادی صرف است که هستی را همسطح و همسو با مادّه و مرگ را به نوعی پایان زندگی انسان میداند.
نکته دیگری که در این باب مطرح میگردد، این است که بهرغم تفکر وهابیان مبنی بر ناتوانی مردگان در شنیدن، انسان در دنیا میتواند با عالم ارواح ارتباط داشته باشد و با آنها سخن بگوید؛ چنانکه آیات زیادی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله آیه 78 سوره مبارکه اعراف در مورد مرگ دسته جمعی قوم صالح،[7] سخنگفتن حضرت صالح با اجساد بیجان آنها[8] و ماجرای حضرت شعیب[9] که همه این آیات نشاندهنده امکان برقراری ارتباط زندگان با عالم ارواح است.
در میان خود اهلسنت نیز ادله فراوانی در باب وجود چنین ارتباطی وارد شده است؛ از جمله ابنقیم جوزی، شاگرد ابنتیمیه، در این زمینه کتابی به نام الروح نگاشته است. وی میگوید: اینکه سلامکننده بر اهل قبور میگوید «سلام بر شما که در خانه قوم مؤمنان آرمیدهاید»، خطابش متوجه کسانی است که میشنوند و شعور دارند، و گر نه سخن وی به منزله خطاب به امر معدوم و جمادات خواهد بود که لغو و بیهوده است. سلف نیز بر این مطلب اتفاق نظر دارند و روایات متواتر نیز دلالت میکنند که مردگان زیارت زندگان را میشنوند و از سلام و خیرات آنان خوشحال میشوند.[10]
در روایتی دیگر آمده است: در جنگ بدر آنگاه که مشرکان قریش کشته شدند و اجساد آنان در میان چاهی ریخته شد، پیامبر(ص) بر سر چاه آمد و به آنان چنین خطاب کرد: همسایگان بدی برای رسول بودید، از خانه و کاشانه بیرونش کردید و با او به جنگ برخاستید. من آنچه را که خدایم وعده کرده بود، حق یافتم. در این هنگام کسی به رسول خدا گفت: با مردگانی سخن میگویی که اجسادشان از هم پاشیده است؟ پیامبر(ص) به او فرمود: تو از آنها شنواتر نیستی. میان من و نزول فرشته عذاب که مأمور آنهاست، فاصلهای جز رویگردانی من از آنها نیست.[11]
روایتی دیگر از صحیح مسلم آن است که میگوید: پیامبر گرامی اسلام وارد بقیع میشد و اهل قبور را با جمله زیر مورد خطاب قرار میداد و میفرمود: «السلام علیکم دار قوم مؤمنین و أتاکم ما توعدون غداً مؤجلون و إنا إن شاء الله بکُم لاحِقون».[12]
قرطبی نیز که یکی از مفسران اهلسنت است، در تفسیر خود از امیرمؤمنان: نقل میکند سه روز پس از دفن رسول خدا(ص)، عربی بیاباننشین آمد و خود را روی قبر آن حضرت افکند و از خاک آن بر سر خود ریخت و عرض کرد: ای رسول خدا، شما فرمودید و ما شنیدیم و شما از خدا دریافت کردید، ما هم از شما دریافت کردیم. از جمله آیاتی که بر تو نازل شد، این آیه بود که (وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوكَ) و من بر خود ستم کرده و آمدهام که تو برایم طلب آمرزش کنی. پس از قبر صدایی برخاست که تو بخشیده شدی.[13]
ابوالفرج حنبلی نیز در کتاب خویش با نام أهوال القبور و أحوال أهلها إلی النشور در ذیل آیه 22 سوره مبارکه فاطر میگوید: از سماع در آیات مذکور دو معنا میتوان برداشت کرد: یکی ادراک و فهم کلام، و دیگری استجابت و نتیجه و ثمر آن، که مراد از این آیات، معنای دوم است، نه معنای اول؛ چرا که این آیات کریمه در سیاق خطاب به کفار است که دعوت به هدایت و ایمان را اجابت نمیکردند.
ابوالفرج با استشهاد به آیه شریفه (وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِيرًا مِّنَ الْجِنِّ وَالإِنسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَّ يَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْيُنٌ لاَّ يُبْصِرُونَ بِهَا) میگوید: در این آیات شنیدن و دیدن از کفار نفی شده است و اینکه کفار نیز ندای ایمان و هدایت را بشنوند، به همین منوال است. بنابراین نفی در آیات کریمه، میتواند متوجه اثربخشی و فایده شنوایی باشد که عبارت از اجابتکردن و پاسخدادن است و این غیر از نفی فهم و درک است؛ چراکه ممکن است فهم و درکی باشد، ولی پاسخی شنیده نشود.[14]
ثمره بحث
با توجه به مطالبی که مطرح گشت، میتوان گفت:
آیه 22 سوره مبارکه فاطر (وَمَا أَنتَ بِمُسْمِعٍ مَّن فِي الْقُبُورِ) ناظر بر این مطلب است که ای پیامبر، مشرکانی که با آنها سخن میگویی، همچون مردگان هستند که هر چه با آنها سخن بگویی، فایدهای در بر ندارد؛ زیرا چنانکه مردگان در قبرها دیگر قابلیت هدایت و قدرت بر اجابت ندارند، مشرکان نیز قابلیت هدایت ندارند و درخواست تو را اجابت نمیکنند، و وجه تشبیه در این دو امر اصل شنیدن یا عدم شنیدن نیست، بلکه وجه تشبیه، هدایت نپذیرفتن و عدم اجابت است، به عبارت دیگر، اسماع در اینجا به معنای ادراک و فهماندن است، نه اسماع به معنای شنواندن؛ لذا پندار وهابیان مبنی بر عدم شنوایی و بت دانستن مردگان، بنابر آیه 22 سوره مبارکه فاطر و شرکدانستن توسل و استغاثه به مردگان پنداری غلط است و این امر با توجه به آیات و روایات اثبات گشت.
پی نوشت ها:
[1] . ترجمه آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی(مدظله).
[2] . «الأصل أن الأموات عموماً لا یسمعون نداء الأحیاء من بنی آدم و لا دعاءهم کما قال تعالی: (وَ ما أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ )» (ر.ک: جریسی، خالد بنعبدالرحمن: سلسلة فتاوی علماء البلد الحرام، العقیدة، القسم الثانی، ص6 ـ 7).
[3] . «دُعاء النبي نداؤه و الإستعانة به بعد موته في قضاء الحاجات و کشف الکربات شرک یُخرِج من ملة الاسلام، سواء کان ذالک عند قبر، أم بعیداً عنه» (ر.ک: همان).
[4] . سوره آلعمران(3)، آیات 169ـ 171؛ سوره یس(36)، آیات 26ـ 27.
[5] . (وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ * فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ * يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ) (سوره آلعمران(3)، آیات 169ـ 171).
[6] . (قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ) (سوره سجده(32)، آیه 11).
[7] . (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُواْ فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ) (سوره اعراف(7)، آیه 78).
[8] . (فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لاَّ تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ) (سوره اعراف(7)، آیه 79).
[9] . (الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ شُعَيْبًا كَانُواْ هُمُ الْخَاسِرِينَ * فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالاَتِ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ فَكَيْفَ آسَى عَلَى قَوْمٍ كَافِرِينَ) (سوره اعراف(7)، آیات 92ـ 93).
[10] . «و قد شَرّع النبی لأمّته إذا سَلَّموا علی أهل القبور أن یُسلّموا علیهم سلامَ من یُخاطِبُونه فیقول: السلام علیکم دار قومٍ مؤمنین و هذا خطاب لمن یَسمع و یعقل و لولا ذلک لکان هذا الخطاب بمنزلة خطاب المعدوم و الجماد و السلف مجمعون علی هذا و قد تواترت الآثار عنهم بأن المیّت یَعرف زیارةَ الحیّ له و یَستَبشِرُ به». (ابنقیم جوزی، پیشین، ص 5).
[11] . قرطبی، ابوبکر محمد، التذکرة في أحوال الموتی و أمور الآخرة، ص246.
[12] . مسلم بنحجاج، صحیح مسلم، جزء 2، ص 64، باب ما یقال عند دخول القبر.
[13] . قرطبی، ابوبکر فرج محمد، پیشین، ج 3، ص 229. قرطبی روایات دیگری نیز در کتاب التذکرة فی أحوال الموتی و أمور الآخرة در بابی به نام «باب ما جاء أن المیت یسمع ما یقال ذکر کرده است. (ر.ک: قرطبی، ابوبکر فرج محمد، التذکرة في أحوال الموتی وأامور الاخرة، ص246).
[14] . و اما قوله (إِنَّكَ لاَ تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلاَ تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ) (سوره نحل(16)، آیه 80).... (ر.ک: ابیالفرج،عبدالرحمن، اهوال القبور و احوال اهلها الی النشور).
منبع: مرکز جامع پژوهش های تکفیری
|