فرحان مالکی، از جریان وهابیت به عنوان «فتنه بزرگ» و «مصیبت گسترده» نام میبرد برای معرفی حرکت متفرد و غیر اسلامی وهابیت، معتقد است که این جریان که خاستگاهش نجد عربستان میباشد، به همه فرقههای اسلامی ستم کرده است
حسن بن فرحان المالکی (معاصر، متولد1390ق) از علمای معاصرعربستان و دارای تألیفات مهمی از قبیل بیعة علی بن ابی طالب فی ضوء الروایات الصحیة، داعیة لیس نبیا، نحو انقاذ التاریخ الاسلامی و غیره میباشد. او نه تنها با جریان متصلب و ظاهرگرای حاکم برآنجا موافق نیست، بلکه آنها را با محوریت کتاب داعیة لیس نبیا به صورت جدی نقد قرار کرده است. فضای بسته آن محیط، بر آزاد اندیشی و انصاف علمی وی اثر سوء نداشته است و در فضای تقلید زده وهابیان متحجر ظاهرگرا، فریاد آزاد اندیشی وتلاش اجتهادگونه او بسیار خرسند کننده و امید بخش است.
مظلومیت تاریخی اهلبیت پیامبر(ص)
فرحان المالکی، در آن فضای مسموم، با شجاعتی مثال زدنی از مظلومیت اهل بیت و امام علی در فرهنگ اسلامی سخن میگوید و دیکتاتوری بنیامیه را آماج نقدهای خود قرار میدهد.
مبارزه بیامان با انحراف تکفیر و ضرورت روشنگری
فرحان مالکی، از جریان وهابیت به عنوان «فتنه بزرگ» و «مصیبت گسترده» نام میبرد برای معرفی حرکت متفرد و غیر اسلامی وهابیت، معتقد است که این جریان که خاستگاهش نجد عربستان میباشد، به همه فرقههای اسلامی ستم کرده است: «وکلهم قد ظلمناهم». وی معتقد است که پیروان ابنعبدالوهاب به اندازهای منحط شدهاند که نظریات او را براحادیث شریف مقدم میدارند که انحرافی آشکار از روش سلفی است. پیروان ظاهرگرای ابنعبدالوهاب، عمر خود را با امور بیارزش تباه کردهاند و امور مهمی را مانند تکفیر مسلمان و مباح دانستن خونشان که محترم و لازم الرعایه است، کوچک میشمارند و با نابخردی، خود را رهرو سلف صالح میدانند. او خود را به جلوگیری از آثار شوم و آلودگی تکفیر ظالمانه و ریخته شدن خون بیگناهان در محیط خفقان عربستان سعودی متعهد میداند: «من التلوث لتکفیر الظالم او الدماء المعصومه».
فرحان مالکی، ضمن متهم کردن وهابیان به تقلید نابجا از رهبران ظاهرگرا و تکفیری، به صورت مضمر، ضرورت بازگویی خطاهای اشخاصی چون ابنعبدالوهاب و ابنتیمیه را یادآور میشود. او در تحلیل شخصیت بنیانگذار جریان تکفیر، وی را بدعتگذار و رویهاش را برخلاف اسلاف میداند که سرزمین مسلمان نشین عربستان را به ناروا به دو بخش دارالاسلام و دارالکفر تقسیم کرد. علمای معاصر ابنعبد الوهاب، رتبه و شأن علمی برای او قائل نبودند. او از دانشمندان وهابی به دلیل کتمان اشتباهات ابنتیمیه و ابنعبدالوهاب که زمینه فریب جوانان را فراهم کرده است، به شدت گلایه میکند. او ابنتیمیه و ابنعبدالوهاب را پیشگامان دعوت به تکفیر مینامد و از آنها انتقاد میکند. وی با صراحت کامل اعلام میکند که در مکتب شیخ عبدالوهاب، شوائب وانحرافاتی وجود دارد. و عدم جامعیت رهبر تکفیریها مورد تصریح ایشان است. او ابنعبدالوهاب را به افراطگری، غفلت، رفتار ظالمانه با علمای مخالف، ناتوانی و بدعت گذاری توصیف میکند.
در سخنان و بیانات تکفیریها، از منهج شیخ عبدالوهاب به «دین» یاد شده است که اعترافی است به بدعت در اختراع دینی غیر دین اسلام که مسلمانان به آن اعتقاد دارند. در متن توبه نامه علمای مکه که توسط وهابیان تدوین شده بود، به واژه دین تصریح گردیده است: «ان هذا الدین الذی قام به شیخ محمد بن عبدالوهاب و دعا الیه امام المسلمین سعود بن عبدالعزیز... .»
او به صورت تلویحی به وهابیت افراطی اتهام میزند که به علت تبرئه رهبر خود، اسلام را قربانی کرد از منظر عدهای از علما، در اندیشه و عمل وهابیت تکفیری، خصایص خوارج وجود دارد: «فهم یرون ان خصائص الخوارج مجتمعة فیهم لانهم یکفرون المسلمین ویستبحون دمائهم» نقد علمی نظریات ابنعبدالوهاب درمورد اتهام زنی وی به مسلمانان وتمجید از کفار قریش نیز در کتاب فرحان مالکی آمده است. ایشان با تأسف و مقایسه پر معنی از رفتار وهابیت و پیامبر(ص) مینویسد: «مسلمانان صادق و متدینی به دین داری شهادت دادند و به ارکان اسلام اقرار کردند، اما از جنگ و تکفیر در امان نماندند، در حالیکه منافقان صدر اسلام به دروغ شهادت میدادند و پیامبر(ص) نیز میدانست که دروغ میگویند، اما جان و مالشان حفظ شد.
چالشهای کلامی واعتقادی وهابیت تکفیری
فرحان مالکی در کتاب داعیة لیس نبیاً ازصفحه 33 تا 80، از بند بند کتاب کشف الشبهات را انتقاد علمی و 33 شبهه درباره آن را بیان و نقد میکند. ایشان مشروعیت توسل و شفاعت را با استفاده از سیره گذشتگان اثبات میکند.
وی مینویسد:
هرج و مرج تکفیر، نتیجه حتمی مسلک ابنعبدالوهاب است که قلمرو تکفیر را توسعه داد. از نظر او، حتی وجود برخی رفتار شائبه انگیز در بین مسلمانان با احتمال تأویل، مانع انتساب آنها به کفر است: «فتأویل مانع کبیر من موانع التکفیر.
نسفی از اندیشهوران ماتریدی، برخلاف نظر جریان تکفیری ظاهرگرا، از قول بسیاری از علما نقل میکند که نمیتوان صفات خبری را بر معانی ظاهری حمل کرد و در مواردی، تأویل را برای صیانت از عقیده صحیح و نسبت مجاز به خداوند واجب میداند.
بیاضی، از مشاهیر متکلمان ماتریدی هم به تأویل صفات خبری از معنای ظاهری قائل است.
فرحان مالکی، با تعریضی که نشاندهندۀ خودمحوری وهابیت تکفیری است، مینویسد: «تعریف آنان از مسلمان با تعریف سایر مسلمانان متفاوت است. مسلمان فقط کسی است که تابع شیخ عبدالوهاب باشد. از نظر آنها، مسلمانان جهان غیر از اتباع شیخ عبدالوهاب، دینی غیر از اسلام اختیار کردهاند. موارد تکفیر آنها بسیار گسترده است و دامن افراد زیادی را میگیرد که این نمونهها قابل ذکرند: تکفیر صریح علما و قضات برجسته نجد و اساتید آنها علمای حنبلی، مثل شیخ سلیمان بن سحیم حنبلی فرقه امامیه با وجود آنکه ابنتیمیه آنها را فقط بدعتگذار نامیده است. سب کنندگان صحابه (برخلاف روش امام علی که با وجود اينکه خوارج او را تکفیر کردند و دشنام دادند، آنان را تکفیر نکرد)، ابنعربی و اتباع وی، به دلیل نفی صفات که از اعاظم کلامی اهل سنت است ، معتزله، حنفیه، صوفیه وپیروان مذاهب چهار گانه.
فرحان مالکی، در نقد «توحید قبوری» وهابیت مینویسد: «برخی اماکن، همانند مدینة النبی و کنار قبور صالحان در مظان استجابت دعاست و ابنحزم در این مورد ادعای اجماع کرده است.» ذهبی و برخی از علما، تبرک به قبر را جایز دانستهاند و بارها گفتهاند که خاک فلانی، پادزهری آزموده شده است: «قبر فلان تریاق مجرب». آیا با این اعتقاد، علما کافر شدهاند؟ ایشان تصریح میکند که تبرک جستن به خاک قبر صالحان توسط علمایی که ما به سلفی بودن آنان مفتخریم، رایج بوده است. وی در تعریضی معنی دار مینویسد: «مسلمانان متوسل به قبور انبیا، صاحب قبر را پرستش نمیکنند و ادعای شیخ عبدالوهاب در این مورد اشتباه است. آنان جز خدا را پرستش نمینمایند.
او همچنين به تقابل وهابیان با علمای نجد که موافقشان نبودند، اسامی22 نفر از علمای برجسته مخالف وهابیت را ذکر میکند که در میان آنان، از فقها و علمای برجسته حنبلی و ساکن نجد و مناطق دیگر عربستان وجود دارد. او یادآور میشود که لازمه منطقی منهج شیخ عبدالوهاب، تکفیر کسانی است که برای غذا گرفتن به دیگران مراجعه میکنند یا به کعبه سوگند یاد مینمایند یا در مدح صالحان و غیر آنها مبالغه میکنند. این مسئله، دامن طرفداران افراطی او را میگیرد که از او و ابنتیمیه، به وفور تعریف و تمجید کرده و میکنند. ظاهرگرایی حنابله تکفیری به اظهار نظرها و فتاوی سخیف و سبک توسط آنها منجر شده است که مردم در مورد آن بیاعتنایند. تحریم آموزش جدید و بیان اينکه علوم جدید، پایههای الحاد را تشکیل میدهند، ممنوعیت بازی فوتبال به دلیل عدم سابقه در زمان خلفای راشدین! و منع از کلاه گذاشتن و پوشیدن شلوار، نمونههایی از مطالب فراوانی است که لازمه تصلب دیدگاه وهابیت متحجر میباشد.
ابزار تکفیر در اندیشة وهابیت به تعهد درونی تبدیل شده است. بهگونهای که آنها همدیگر را نیز تکفیر میکنند. فرحان مالکی، با تأسف اظهار میکند: «وهابیان به دو دلیل از اهلبیت6 سفارش شدۀ قرآن و پیامبر(ص) بیزارند:1. پیروی از ابنتیمیه و غلات حنابله؛ 2. به علت خصومت تاریخی با شیعه.» لذا دشمنی آنها، جنبة علمی قابل اعتنا ندارد و این خطای فاحش را باید درشمار رفتارهای پرخطای تاریخی آنها ارزیابی کرد و به انحرافشان از سنت نبوی(ص) و روش سلف صالح پی برد. فرحان مالکی در نهایت، ادعای علمای اسلام مبنی بر انحراف ابنعبدالوهاب در سه موضوع تکفیرمسلمانان، ادعای نبوت و اعتقاد به جسم بودن خدا را تأیید میکند و بر آنها صحه میگذارد.
نویسنده: علیرضا میرزایی
منبع: دبیر خانه کنگره جهانی مقابله با جریان های افراطی و تکفیری
|