پس از انتشار عقاید ابن تیمیّه مبنی بر تحریم برگزاری جشن میلاد نبی اسلام صلی الله علیه و اله، علمای اهل سنت به مخالفت با وی پرداخته و با نوشتن کتاب های متعددی آراء و نظرات وی را رد کردند.
پس از انتشار عقاید ابن تیمیّه مبنی بر تحریم برگزاری جشن میلاد نبی اسلام صلی الله علیه و اله، علمای اهل سنت به مخالفت با وی پرداخته و با نوشته کتاب های متعددی آراء و نظرات وی را رد کردند. اسامی برخی از این عالمان و کتاب های نوشته شده توسط آنان عبارت است از:
یک: «الدر المنظم فی المولد المعظم» نوشته عزفی، حاکم شهر «سبته» (602-677 هجری قمری).[1]
دو: «المورد الصادی فی مولد الهادی» نوشته ابن ناصر الدین قیسی دمشقی شافعی (777-842 هجری قمری).[2]
سه: «جامع الآثار فی مولد النّبیّ المختار» نوشته ابن ناصر الدین قیسی دمشقی شافعی (777-842 هجری قمری).[3]
چهار: «اللفظ الرائق فی مولد خیر الخلائق» نوشته ابن ناصر الدین قیسی دمشقی شافعی (777-842 هجری قمری).[4]
پنج: «التعریف بالمولد الشریف» نوشته ابن ناصر الدین قیسی دمشقی شافعی (777-842 هجری قمری).[5]
شش: «عرف التعریف بمولد الشریف» نوشته ابن الجزری (751-883 هجری قمری).[6]
هفت: «حسن المقصد فی عمل المولد» نوشته سیوطی شافعی (849-911 هجری قمری).[7]
هشت: «الحق المرشد إلی عمل المولد» نوشته سید محمد عارف دمشقی.[8]
نه: «رسالۀ فی عمل المولد» نوشته ابراهیم بن عبد الرحمن خیاری شافعی (1037 – 1083 هجری قمری).[9]
با مشاهده و مطالعه گزارش ها و شواهد تارخی پی می بریم که مسلمانان قبل از اظهار نظر ابن تیمیّه، در ایام ولادت نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله مراسم جشن و شادی برگزار می کردند و در چنین روزهایی با پوشیدن لباس های نو، صدقه دادن، اطعام فقرا و مساکین و مولودی خوانی، عشق، محبت و ارادت قلبی خود را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله اظهار می کردند و به شادی و سرور می پرداختند. علمای اسلام نیز نه تنها هیچ اعتراضی به برگزاری و حضور مسلمانان در این گونه مراسم نکرده اند، بلکه خود نیز در مراسمی که از سوی حاکمان مسلمان برگزار می شد، شرکت می کردند و با سخنرانی و نقل فضائل نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و اله و حوادث تاریخ صدر اسلام به ارشاد و راهنمایی مسلمانان می پرداختند و به شناخت، معرفت و ارادت عموم مسلمانان نسبت به پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می افزودند.
پی نوشت:
[1]. ذهبی سلفی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام: ج 50، ص 387، حوادث و وفیات 671-60 هجری قمری، شرح حال عزفی، ش 575. البته برخی معتقدند این کتاب را پدر عزفی نوشته است و عزفی آن را تکمیل کرده است. زرکلی وهابی، الأعلام: ج 5، ص 323.
[2]. حاجی خلیفه حنفی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون: ج 2، ص 1901 و اسماعیل پاشا بغدادی، هدیل العارفین أسماء المولفین و آثار المصنفین من کشف الظنون: ج 2، ص 193.
[3]. حاجی خلیفه حنفی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون: ج 2، ص 1910.
[4]همان
[5]. همان.
[6].همان.
[7]. حاجی خلیفه حنفی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون: ج 1، ص 421 و ج 2، ص 1132 و اسماعیل پاشا بغدادی، هدیۀ آلعارفین أسماء المولفین و آثار المصنفین من کشف الظنون: ج 2، ص 188.
[8]. اجی خلیفه حنفی، کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون: ج 2، ص 667 و هدیۀ العارفین أسماء المولفین و آثار المصنفین من کشف الظنون: ج 1، ص 538.
[9]. اسماعیل پاشا بغدادی، ایضاح المکنونفی الذیل علی کشف الظنون عن أسامی الکتب و الفنون: ج 1، ص 410.
منبع: پایگاه تخصصی وهابیت پژوهی و جریان های سلفی
|