موضوع نواقض در عین اینکه موضوعی پذیرفته شده در جمیع فرق اسلامی است اما این مساله در بین شیوخ سلفی به صورتی خاص مورد استفاده قرار گرفته که نتیجه آن گسترش حداکثری نواقضاسلام و شمول بسیاری از مسلمین در محدوده آن میباشد. در ادامه به چند مورد از نگاههای خاص تفکر وهابیت که به توسعه نواقضالاسلام منجر شده اشاره میشود.
هر آئینی برای خود حدود و ثغوری تعین کرده است که خروج از آن حدود به منزله خروج از آئین تلقی شده و پیروان آن آئین از رسیدن به این مرحله منع میشوند.
در دین اسلام نیز مرزهایی تعیین شده است که خروج از آن مرزها به منزله خروج از اسلام میباشد. خروج از اسلام در اصطلاح فقهی ارتداد نامیده میشود
ارتداد به واسطه اسبابی حاصل می شود که در تعبیر مفتیان وهابی نواقضالاسلام نامیده میشود.
موضوع نواقض در عین اینکه موضوعی پذیرفته شده در جمیع فرق اسلامی است اما این مساله در بین شیوخ سلفی به صورتی خاص مورد استفاده قرار گرفته که نتیجه آن گسترش حداکثری نواقضاسلام و شمول بسیاری از مسلمین در محدوده آن میباشد. در ادامه به چند مورد از نگاههای خاص تفکر وهابیت که به توسعه نواقضالاسلام منجر شده اشاره میشود.
1- نادیده گرفته شدن قید "ضروری" در نواقضالاسلام
شرط "ضروری بودن" را میتوان از بدهیات بحث نواقضاسلام دانست که گاهی با عنوان "ضروری" و گاهی با عنوان "اتفاقی" و گاهی با عنوان "اجماعی" از آن یاد میشود. چنانکه در آثار بزرگان حنابله نیز به وفور مورد تاکید قرار گرفته است[2]
این موضوع در بسیاری از مواردی که مفتیان وهابی به عنوان ناقض اسلام مطرح کرده اند رعایت نشده و به عمد و یا سهو مورد غفلت واقع شده است. که به نمونه هائی از آن اشاره میگردد.
علاوه بر اینکه کارنامه عملی وهابیت مشهون از تکفیر و کشتار کسانی است که مخالف با عقیده ایشان است این موضوع در فتاوای ایشان نیز قابل مشاهده است
علاوه بر اینکه کارنامه عملی وهابیت مشهون از تکفیر و کشتار کسانی است که مخالف عقیده ایشان است این موضوع در فتاوای ایشان نیز قابل مشاهده است بنباز، عبدالعزيز، فتاوى نور على الدرب، ج4، ص107. اورده است
فقد يعدها زيد مثلا أربعمائة ناقض، ويعدها الآخر خمسمائة ناقض، لأنه استنبطها من أدلة أخرى، فهذا يخضع للأدلة الشرعية، نواقضالاسلام تخضع للأدلة الشرعية،
گاهی زید چهار صد ناقض اعتبار میکند و دیگری پانصد ناقض، زیرا او از ادله دیگر این نواقض را استنباط کرده است. این خاضع ادله شرعیه است. نواقض خاضع ادله شرعیه هستند.
طبق این مبنا اگر فقیهی مدعی شد من از ادله شرعیه استفاده کرده¬ام فلان موضوع ناقض اسلام است او میتواند حکم به مرتد بودن مرتکب آن کند و اگر دیگری نیز مدعی باشد فلان موضوع دیگر نیز ناقض است او نیز میتواند حکم به مرتد بودن مرتکب آن کند و اگر آن فقیه در مصدر مفتی رسمی دولت باشد میتواند نظر خویش را اجرائی نماید و این یعنی حذف قید ضروری بودن ناقض برای اثبات ارتداد شخص.
دومین موردی که منجر به توسعه نواقض الاسلام در عقیده وهابیت شده استز
2- عدم توجه به فعل مکلف برای تعین نواقضاسلام
برای قضاوت در ناقض شمردن عملی به اینکه موضوع از نواقضاسلام محسوب میشود یا خیر باید نفسِ فعلِ صادر شده از سوی مکلف مورد بررسی قرار گیرد نه اینکه عنوان دیگری بر فعل قرار داده شود و آن عنوان خاص، ملاک قضاوت قرار داده شود.
به عنوان مثال اگر شخصی منکر وجوب نماز در دین بود باید نفس همین عنوان مورد بررسی قرار گیرد که آیا انکار وجوب نماز جزء نواقضاسلام است یا خیر؟ و یا در اگر کسی قائل به حلیت زنا بود نفس این عنوان باید ملاک تعیین و تشخیص نواقضاسلام قرار گیرد نه اینکه عنوان دیگری مانند مخالفت با کتاب خداﷻ، یا مخالفت با پیامبربر عمل نهاده شود سپس بیان گردد که مخالفت با کتاب خداﷻ و یا پیامبر ناقض اسلام است پس منکر وجوب نماز و یا منکر حرمت زنا مرتکب نواقض شده است و از اسلام خارج خواهد بود.
این موضوع در بسیاری از مواردی که مفتیان وهابی به عنوان ناقض اسلام مطرح کرده اند رعایت نشده و به عمد و یا سهو مورد غفلت واقع شده است. که به نمونه هائی از آن اشاره میگردد.
از جمله مواردی که در نظر مفتیان وهابی ناقض اسلام شمرده شده، موضوع "استغاثه به اولیاء الهی" است. اما ایشان نفس استغاثه را مورد ملاک تعین ناقض اسلام قرار نمیدهند بلکه ابتدا گفته میشود استغاثه شرک به خداوند است و سپس عنوان شرک را ملاک قرار داده و گفته میشود شرک به خداوند ناقض اسلام است و بعد نتیجه گرفته میشود پس استغاثه ناقض اسلام است
أما المكفرات فكثيرة، وتسمى: نواقضالاسلام، وأعظمها: الشرك بالله؛ كدعاء الأموات، والاستغاثة بهم ... لقول النبي صلى الله عليه وسلم لما سئل: « أي الذنب أعظم؟ قال: أن تجعل لله ندا وهو خلقك »
موجبات کفر بسیار است که نواقضالاسلام نامیده میشود و بزرگترین ایشان شرک به خداوند است مانند درخواست از اموات و استغاثه به ایشان ... به خاطر کلام پیامبر6"زمانی که از ایشان پرسیده شد کدام گناه بزرگتر است فرمود: اینکه برای خداﷻ شریکی قرار دهی در حالی که او تو را خلق کرده است"
[1]. قاضی زاده حسین، نجم الدین الطبسی، بررسی عوامل توسعه نواقض الاسلام در تفکر مفتیان وهابی، با تاکید بر هیئت افتای عربستان، دوفصلنامه تخصصی نقد وهابیت، شماهره 3، 1395قم
[2]. ابن قدامة، عبد الله بن أحمد (م 620)، المغني لابن قدامة ج12،ص276
|