وهابیت و گروه های تکفیری معتقدند قسم خوردن به غیر خواند متعال جایز نیست و آن را عملی حرام و شرک اصغر می دانند در حالی که صحابه رسول خدا در موارد متعددی به غیر خدا قسم خورده اند که در ادامه به برخی از موارد اشاره می شود.
آیا صحابه به غیر خدا قسم خورده اند؟
وهابیت و گروه های تکفیری معتقدند قسم خوردن به غیر خواند متعال جایز نیست و آن را عملی حرام و شرک اصغر می دانند در حالی که صحابه رسول خدا در موارد متعددی به غیر خدا قسم خورده اند که در ادامه به برخی از موارد اشاره می شود.
صحابه در بسياری از موارد به غير خدا قسم ياد كردهاند، از قبيل:
الف) قسم خوردن امام علی علیه السلام به غير خدا:
امام علی در نامهای به معاويه چنين مینويسد: به جان خود سوگند! ای معاويه! اگر به عقل خود نظر كنی ـ نه هوای نفست ـ هرآينه مرا مبرّاترين مردم خواهی ديد از خون عثمان.[1]
ب) قسم خوردن خلیفه اول ابوبكر به غير خدا
خليفه اول در سخنان خود به پدر فرد مخاطب خويش سوگند ياد مىكند.[2]مالك بن انس نقل مىكند كه ابوبكر به دزدى كه زيورآلات دخترش را دزديده بود گفت: « به پدرت قسم! شب تو شب دزدان نبود».[3]
ج) قسم خوردن خالد به پيامبر.[4]
د) قسم خوردن خالد بن وليد به حق منبر و روضه.[5]
ه) قسم خوردن عامربن ربیعه به جان پيامبر6.[6]
و) قسم خالد به محاسن ابوبكر.[7]
ز) قسم خوردن عمر به جان خودش.[8]
ح) قسم خوردن عثمان بن ابی العاص به جان خود.[9]
برای اطلاع بیشتر به آدرس های داده شده رجوع شود.
احاديث ديگرى در اين رابطه وارد گرديده كه نقل يك يك آنها به طول مىانجامد.[10]
قسم ام رمان مادر عایشه و عبدالرحمن به قرة عینی:
درکتاب صحیح بخاری،روایتی در باره قسم ام رمان مادر عایشه و عبدالرحمان وارد شده است که داستان مفصلی دارد. نزاع و اختلافی بین خلیفه اول با یکی از پسرانش عبد الرحمن بن ابی بکر در این روایت آمده است. تا جایی که مطلب به مادر عبد الرحمن و عایشه، ام رمان، می رسد که گفته :« قالت : لا وقرة عینی …». به نور چشمانم سوگند که این کار انجام نشده.[11]
این روایت به صورتهای مختلف درصحیح بخاری ذکر شده است.[12]علمای اهل سنت گفتهاند : مقصود از ” قرۀ عینی ” در این جا ، رسول خدا است . اگر این طور باشد ، باز هم قسم خوردن به غیر خدا است. اما اگر بگوییم منظور آن نیست ، بلکه قسم به نور چشم خودش یا شاید نور چشم ، همان پسرش باشد یا دخترش باشد، در هر صورت قسم به غیر خدا است. اگر قرار باشد کسی با قسم خوردن به غیر خدا، مشرک شود ، ایشان هم باید مشرک باشد.
همین روایت در صحیح مسلم، کتاب الاشربه، روایت ۱۷۶ از این باب همین روایت را میآورد.[13]
علمای اهل سنت، این روایت را شرح زدند. از جمله نووی در شرح صحیح مسلم[14]،در کتاب آداب الشرعیه ، تألیف ابن مفلح مقدسی[15]،ابن حجر عسقلانی[16]بدرالدین عینی در عمدة القاری[17]،سیوطی[18]ودر مرقاة المفاتیح ملاعلی قاری[19]می توان نام برد.در هر حال ام رمان قسم به غیر الله خورده است. بزرگان اهل سنت نیز تصریح نمودند که این قسم بغیر الله است.
قسم خوردن عایشه:
بخاری در کتاب صحیح بخاری، کتاب التفسیر، باب: حتی اذا استیأس الرسل، نقل میکند:عروة بن زبیر از عایشه درمورد آیه«حتّی إذا استیأس الرّسل»(یوسف،آیه110) سؤال کرد، خداوند در این آیه؛ کذبوا گفته یا کذّبوا گفته؟ در نسخههای امروز قرآن کریم کذبوا است ؛ اما روایتی که در این جا نقل شده، عایشه قسم میخورد که کذّبوا بوده است. توضیح روایت مربوط به بحث ما نیست. آنچه مورد بحث ما است؛ قسم عایشه به جان خویش است که میگوید:
«قالت أَجَلْ لَعَمْرِی لقد اسْتَیْقَنُوا بِذَلِکَ...». عایشه گفت : قسم به جانم که پیامبران به این مسأله یقین دارند.[20]
این جا عایشه به جان خودش قسم خورده است و ما هم از قرآن ثابت کردیم و مفسران اهل سنت و دهها نفر از دیگران گفته بودند : لعمری یا لعمرک ، لفظ قسم است .
همین روایت در صحیح مسلم، در یک داستان دیگر بیان شده است.[21]
بعضی ها هم گفتهاند که لفظ ” لعمری ” در این روایت قسم نیست. آقای نووی در شرح صحیح مسلم، میگوید: « این که عایشه گفت : به جانم قسم که پیامبر6در ماه رجب عمره نرفته ، این جمله دلیل است که انسان می تواند به جان خودش قسم بخورد. اما مالک گفته : این قسم مکروه است. برای این که تعظیم غیر خدا است و قرار دادن خود در برابر خدا است که این جایز نیست و مکروه است».[22] البته در این جا نگفتهاند که شرک است. عایشه هم که بغیر الله قسم خورده است. آقایان وهابی به نظر شما عایشه کار بدی انجام داده است؟ به نظر مالک عایشه کار مکروه انجام داده است؟ اما شرک نیست. چون واضح است که قسم به غیرخدا، اشکالی ندارد. اگر اشکال داشت عایشه هم حتما به خداوند قسم میخورد.
قسم خوردن ابن تیمیه به جان خودش:
ابن تیمیه گفته بود :« قسم به غیر خدا، شرک است و قسم به خدا، توحید است».[23] خود ابن تیمیه در موارد متعدد در کتابهایش لفظ «لعمری،ولعمری» به جان خودم قسم، را استفاده کرده است.
وی درکتاب مجموع الفتاوی میگوید: « هذا لعمری فی الاختلاف الذی هو تناقض حقیقی».[24] وی در جاهای مختلف به جان خود قسم یاد میکند.[25]
در جلد ۱۵ مجموع الفتاوی ، ذیل آیه قرآن میآورد که مورد بحث در صحیح بخاری بود که یکی از همسران پیامبر 6در شرح این آیه ، به جان خودش قسم خورده بود. در این جا هم ابن تیمیه به جان خودش قسم خورده و گفته است: « لعمری لقد استیقنوا ان قومهم کذبوا فما هو بالظن».[26]
این ها مواردی است که ابن تیمیه به جان خودش قسم میخورد. اگر اینها شرک نیست، برای بقیه هم نباید شرک باشد. اگر قسم خوردن به جان خود انسان جایز است، قسم خوردن به جان رسول خدا 6قطعا جایز است. چون ارزش جان ما در برابر ارزش جان پیامبر6تقریبا هیچ است. پیامبر6و اهل بیت: در نزد خداوند از مقام عظمایی برخوردار هستند.
پی نوشت:
[1] - نهج البلاغه، نامه 6،ص367.
[2] - موطاء امام مالك «همراه با شرح زرقانى»، ج 4، ص 159.
[3] - موطأ مالك ،کتاب حدود؛باب 10،کلیاتی درقطع دست، حديث1581.
[4] -واقدی؛ فتوح الشام، ج 1، ص 194 و 195.
[5] - واقدی؛ فتوح الشام، ج 1، ص 190.
[6] - همان،ج1، ص 132و ص159.
[7] - همان ،ج1،ص 186.
[8] - حاکم نیشابوری؛المستدرک علی الصحیحین ،ج۳،ص۹۹،ح۴۵۱۹.
[9] - مصنف ابن بی شیبه ، ج۵،ص۳۰.
[10] - «مسند احمد» ج 5 ص 212 و سنن ابن ماجه ج 4 ص 995 و ج 1 ص 255.
[11] - صحیح بخاری، ج ۱ ، ص ۲۱۷.
[12] - صحیح بخاری ، چاپ دار ابن کثیر،تحقیق مصطفی دیب البغاء ، ج ۳ ، کتاب المناقب ، ح ۳۳۸۸.و ج ۵ ، ص ۲۲۷۵ ، ح ۵۷۹۰.
[13] - صحیح مسلم ، با تحقیق محمد فؤاد عبد الباقی ، چاپ دار الحدیث قاهره ،ص ۱۶۲۸ ، کتاب الاشربه ، ح ۱۷۶.
[14] - نووی ، شرح صحیح مسلم ، ج ۱۴ ، ص ۲۰.
[15] - ابن مفلح مقدسی ، الآداب الشرعیه ، ج ۳ ، ص ۱۷۷.
[16] - ابن حجر عسقلانی ، فتح الباری ، ج ۶ ، ص ۵۹۹.
[17] - بدر الدین عینی ، عمده القاری ، ج ۵ ، ص ۱۰۰.
[18] - سیوطی ، دیباج علی مسلم ، ج ۵ ، ص ۱۰۶.
[19] - ملا علی قاری ، مرقاه المفاتیح ، ج ۱۱ ، ص ۹۳.
[20] - بخاری، صحیح بخاری، ترجمه:لاوژه، ج3، کتاب التفسیر، باب:حتی اذا استیاس الرسل، ح4695و 4696.
[21] - صحیح مسلم ، ج ۲ ،کتاب الحج ، باب ۳۵ ، ح ۲۱۹.
[22] - نووی ؛شرح صحیح مسلم ، ج ۸ ،کتاب الحج ، باب ۳۵ ، ح ۲۱۹ ، ص۳۲۴.
[23] - ابن تیمیه ، مجموع الفتاوی ، با تحقیق عبد الرحمن بن محمد بن قاسم ، ج ۱ ، ص ۸۱.
[24] - همان ، ج ۶ ، ص ۵۸.
[25] - همان، ج ۹ ، ص ۲۵وص90.ج10،ص186و543.
[26] - همان، ج ۱۵ ، ص ۱۷۵. ج ۱۳ ، ص ۲۲۲و239و ص ۳۲۵.ج ۲۱ ،ص ۵۲۹. ج ۲۷ ، ص ۴۷۹، ج ۲۸ ، ص ۲۸، ج ۳۲ ، ص ۱۵۶،
منبع: کتابچه قسم به غیر الله نویسنده: فرامرز ابراهیمیان
|