وهابیت با تقلید از ابن تیمیه مسح و بوسیدن اماکن متبرکه را شرک و حرام می دانند و در این موضوع بیشتر به سخنان ابن تیمیه ارجاع می دهند این در حالی است که مسح و تقبیل اماکن متبرکه جایز و بلکه مستحب است.
این تیمیه درباره مسح و تقبیل میگوید:
تقبیل و مسح قبر پیامبر(ص) و منبر ایشان مشروع نیست و در عالم، تقبیل و مسح هیچ جمادی غیر از حجرالاسود جایز نیست، طبق روایت عمر که هنگام استلام حجر الاسود گفت: میدانم تو سنگی و ضرر و نفعی نداری و اگر استلام رسول خدا(ص) را نمیدیدم تو را استلام نمیکردم، و مسح و تقبیل و دعا نزد قبر، اصل شرک و بتپرستی است.[1]
البته در روایت عمر، حضرت علی(ع) به او پاسخ داد که در اکثر کتابها جواب آن حضرت را حذف کردهاند که فرموده:
ولمّا قَبَّلَه عُمَرُ قال: «إنّي لأعلَمُ أ نّك حَجَرٌ لا تَضُرُّ ولا تَنْفَعُ، ولولا أ نّي رأيتُ رسولَ الله صلى الله عليه و آله يُقَبِّلُك لَما قَبَّلْتُك». فقال له عليّ(ع): «مَهْ ياعُمرُ، بَلْ يَضُرُّ ويَنْفَعُ؛ فإنّ الله سبحانه لَمّا أخَذَ المِيثاقَ على بني آدمَ حيث يقول: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنِىءَادَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْ» - ألْقَمَه هذا الحجرَ ليكونَ شاهداً عليهم بأداء أمانتهم. وذلك معنى قول الإنسانِ- في الدعاء المتقدِّم- عند استلامِه: أمانتي أدَّيْتُها، وميثاقي تعاهَدْتُه، لِتَشْهَدَ لي عندَ ربِّك بالموافاة»؛[2]
حضرت علی(ع) در پاسخ عمر فرمودند: ساکت باش ای عمر، بلکه این سنگ نفع و ضرر میرساند، وقتی خدا از بنیآدم میثاق گرفت، این سنگ را آورد تا شاهد ادای امانت او باشد و این معنای دعایی است که زمان استلام میگویی: امانتم را ادا کردم و به میثاقم عمل کردم تا تو شاهد وفای به عهد من باشی در نزد پروردگارت.
و این سخن که گفته است «مسح و تقبیل هیچ چیزی از جمادات غیر از حجر الاسود مشروعیت ندارد»، درست نیست، بلکه در روایت صحیح وارد شده که پیامبر(ص) عصای خود را که به حجرالاسود مالیده بود، میبوسید: «ثنا أبو الطفيل، قال: رأيت النبي(صلى الله عليه وسلم) يطوف بالبيت على راحلته يستلم الركن بمحجنه، ثم يقبله».[3] محجن در لغت بهمعنای عصای سر خمیده است.[4] پس هرچیزی که به شیء مقدسی متبرک شود، بوسیدن آن جایز است، اگرچه عصا باشد، بلکه به تبعیت از فعل پیامبر(ص) مستحب است.
باز ابنتیمیه در جای دیگر میگوید: «مسح و تقبیل قبر، اگرچه قبر پیامبر(ص) باشد، جایز نیست و هیچیک از مسلمین آن را انجام ندادهاند و این کار شرک است».[5]
این ادعا نیز برخلاف مدارک تاریخی و حدیث است، بلکه مسح و تقبیل قبر پیامبر(ص) و محراب ایشان در روایات و عمل صحابه و تابعین وارد شده است و بزرگان اهلسنت آن را جایز میدانند؛ مثلاً عبدالله بناحمد بنحنبل از پدرش در مورد کسی که دسته منبر پیامبر(ص) را میگیرد و حجره او را لمس میکند، سوال کرد. احمد بن جنبل گفت: اشکالی در آن نمیبینم، خدا ما را از رأی خوارج و از بدعتها نجات دهد.[6] همچنین نقل شده عبدالله بنعمر هر وقت از سفر میآمد، دو رکعت نماز میخواند و دست بر روی قبر پیامبر(ص) میگذاشت و رو به قبله دعا میکرد.[7]
پی نوشت:
[1]. زیارة القبور والإستنجاد بالمقبور، ص28.
[2]. کنزالعمال، ج5، ص177؛ تاریخ مدینة دمشق، ج42، ص406.
[3]. سنن أبي داود، ج1، ص 420؛ سنن ابن ماجة، ج2، ص 983.
[4]. لسان العرب، ج13 ص108.
[5]. زیارة القبور والإستنجاد بالمقبور، ص50.
[6]. سیراعلام النبلاء، ج11، ص212.
[7]. فضل الصلاة علی النبی6، ص82.
|