ابراهیم عواد ابراهیم السامرائی البدری، معروف به ابوبکر البغدادی در سال 1971میلادی در شهر سامراء و در خانوادهای از عشایر بدری سامرا به دنیا آمد.
طبق شجرهنامهای که داعش آن را منتشر کرده، نسب بغدادی اینگونه بیان شده است:
نویسنده: احمد ربیعی فر
ابراهیم عواد ابراهیم السامرائی البدری، معروف به ابوبکر البغدادی در سال 1971میلادی در شهر سامراء و در خانوادهای از عشایر بدری سامرا به دنیا آمد.
طبق شجرهنامهای که داعش آن را منتشر کرده، نسب بغدادی اینگونه بیان شده است:
أبو بكر القرشي الحسيني البغدادي، من أحفاد عرموش بن علي بن عيد بن بدري بن بدر الدين بن خليل بن حسين بن عبد الله بن إبراهيم الأواه بن الشريف يحيى عز الدين بن الشريف بشير بن ماجد بن عطية بن يعلى بن دويد بن ماجد بن عبد الرحمن بن قاسم بن الشريف إدريس بن جعفر الزكي بن علي الهادي بن محمد الجواد بن علي الرضا بن موسى الكاظم بن جعفر الصادق بن محمد الباقر بن علي زين العابدين بن الحسين بن علي بن أبي طالب وفاطمة بنت محمد (صلى الله عليه وآله وسلم).[1]
ابراهیم عواد از سنین طفولیت با قرائت قرآن، تجوید و آداب تلاوت آشنا گردید؛ چرا که پدرش عواد، در مسجد محله سکونتشان به تعلیم قرآن مشغول بود و ابراهیم نیز از کودکی تحت تعلیم پدر قرار گرفت.[2]
علیرغم مذهبی بودن خانواده بغدادی، اما برخی از اعضای خانواده و فامیل، به حزب بعث عراق سرسپردگی داشتند. دو تن از عموهایش در سازمان اطلاعاتی رژیم صدام فعالیت داشتند و یکی از برادرانش نیز افسر ارتش صدام بود. یکی دیگر از برادرانش نیز در حین خدمت به ارتش بعثی در جنگ 8 ساله با ایران کشته شد. شاید اگر جنگ ایران و عراق ادامه مییافت و ابراهیم بدری نیز به دلیل ضعف بیناییاش از خدمت سربازی معاف نبود، او نیز مانند برادر مقتولش در این جنگ حضور مییافت.[3]
نشانههایی وجود دارد که افراد متعددی از خانواده ابراهیم عواد، دارای تفکر سلفیت بودهاند. اما سلفیان در عراق نمیتوانستند بروز و ظهور جدی داشته باشند؛ چرا که رژیم صدام، سلفیان عراق را در اواخر دهه هفتاد میلادی و زمانی که میخواستند به صورت تشکیلاتی، جهت تبلیغ و ترویج سلفیت در عراق فعالیت کنند مورد هجوم قرار داد و بسیاری از آنان را به اتهام ایجاد تشکّلهای غیر قانونی روانه زندان ساخت.[4]
هرچند رژیم صدام در دهه هشتاد و با شعلهور شدن جنگ با ایران، برای به دست آوردن حمایتهای اهلسنت عراق، این رویه خود را تغییر داد اما در سال 1990م، دو سال پس از اتمام جنگ علیه ایران، از سلفیان عراق تعهد گرفت که هیچ تبلیغی را جهت جذب عراقیها به سلفیت نداشته باشند. اما او چند سال بعد با اتخاذ سیاستهایی جهت جلب رضایت و حمایت اسلامگرایان عراق از رژیمش، دانشگاهی اسلامی را در همین راستا تأسیس کرد و نام خود را بر آن نهاد. او «جامعة صدام للدراسات الاسلامیة» را در سال 1994م تأسیس کرد و این همان دانشگاهی بود که ابراهیم عواد (ابوبکر البغدادی) نیز در آن مشغول به تحصیل شد.[5]
او پس از فارغ التحصیل شدن در رشته قانون از دانشگاه بغداد در سال 1996م، وارد دانشگاه تازه تأسیس صدام شد و مدرک کارشناسی ارشد را در رشته تلاوت قرآن و مدرک دکتری در رشته مطالعات قرآنی را در همین دانشگاه اخذ کرد.[6].
ابراهیم عواد، هرچند تمام مطالعات آکادمیک خود را حول محور مطالعات قرآنی و تلاوت قرآن قرار داده بود، اما خانواده و خویشاوندان او که از طرفی متمایل به تفکر سلفی بوده و از جانب دیگر در ارتباط با حزب بعث عراق بودند، در شکل گیری ساختار فکری سلفی او دخیل بودند.
در همان دورهای که ابراهیم عواد، در دانشگاه مشغول تحیلات عالیه خود بود، عمویش، اسماعیل البدری او را تشویق کرد تا به جماعت اخوان المسلمین ملحق گردد.
ارتباط با اخوان المسلمین، رشته اتصالی شد تا بغدادی را به سلفیان افراطی و مسلح مرتبط سازد. او از این طریق، با محمد حردان، یکی از سلفیان مسلح آشنا شد که پیش از این در افغانستان و در زمره افغان عربها علیه شوروی جنگیده بود. این آشنایی باعث شد که بغدادی به مطالعه کتابها و آثار سلفیان مسلح (جهادی) روی آورد و با هجوم آمریکا به عراق، انگیزه ورود به گروههای مسلح سلفی باعث شد که ابراهیم عواد با تفکری سلفی که از خانواده خویش به همراه داشت، به فعالیت در این گروهها اقدام کند.[7]
او پس از اشغال عراق توسط آمریکاییها، وارد جنبشی به نام «جیش اهلالسنه و الجماعه» شد. اما داستان دستگیری او توسط آمریکاییها دلیل دیگری داشت.
ابراهیم عواد که برای دیدار یکی از دوستانش به فلوجه رفته بود، به این دلیل که نام رفیقش در لیست افراد تحت تعقیب آمریکا بود، او نیز به دلیل ارتباط گیری با این شخص دستگیر و به زندان بوکا منتقل شد. اما چون دلیلی بر جهادی بودن او وجود نداشت، او را به عنوان یک زندانی عادی وارد زندان بوکا کردند.[8]
در این زندان تقریباً 24هزار نفر زندانی وجود داشت که اغلب آنان از اهلسنت بوده و عناصر متعددی نیز وابسته به استخبارات رژیم بعثی صدام و همچنین افسران ارتش بعثی نیز در همین زندان محبوس شده بودند.
ابراهیم عواد در زندان بوکا همواره سعی داشت تا خود را به همه زندانیان نزدیک سازد و جایگاهی کاریزما و تأثیرگذار برای خود فراهم سازد که در این کار نیز موفق بود.
افرادی که در این زندان حبس شده بودند، مانند بمبهای ساعتی، لحظه به لحظه منتظر زمانی بودند که بتوانند علیه وضع موجود و جهت جبران شکستهای خود، آتشی گسترده از کینه و کشتار را فراهم سازند. همین افراد در آیندهای نزدیک در سازمان داعش و به رهبری ابوبکر البغدادی، زمینه را برای دستیابی به اهداف شوم خویش آماده دیدند.
یکی از زندانیان بوکا در گفتگو با خبرنگار سایت مانیتور پس از بیان تأثیرات ابراهیم عواد بر سایر زندانیان و ارتباطات موجود در این زندان، اظهار داشت: زندان بوکا، کارخانهای بود که همه ما و نیروهای داعش را تولید کرد و ایدئولوژی ما را بنا ساخت. چنان که زندانیان بوکا، عنوان دانشگاه را برای آن انتخاب کرده بودند که یکی از اساتید آن، شخص ابوبکر البغدادی بود.
ابراهیم عواد در هشتم دسامبر 2004م از زندان بوکا آزاد شد و همراه با پیوستن به تشکیلات القاعده عراق تحت رهبری ابومصعب زرقاوی، بنای ارتباط و همکاری با زندانیان بوکا را در خارج از زندان آغاز کرد.[9]
او به سرعت توانست جایگاه خود را در تشکیلات شورای مجاهدین عراق بالا ببرد و ابوایوب مصری از رهبران شورای مجاهدین عراق، او را به عنوان مسئول کمیته شرعی این شورا منصوب کرد و ابراهیم عواد یکی از یازده عضو اصلی مجلس شورا در این تشکیلات شد.[10]
پس از کشته شدن ابوعمر البغدادی و ابوایوب مصری توسط نیروهای آمریکایی در آوریل سال 2010م، حجی بکر[11] که در آن زمان فرمانده کمیته نظامی شورای مجاهدین را برعهده داشت، مقدمات خلافت ابوبکر البغدادی را فراهم کرد و اعضای مجلس شورا را متقاعد ساخت که ابراهیم عواد را با نام ابوبکر البغدادی به عنوان خلیفه انتخاب کنند.[12]
پس از اینکه ابراهیم عواد 39ساله به سرکردگی شورای مجاهدین منصوب شد، حجی بکر که در میان برخی از اعضای داعش به عنوان امیر در سایه معروف شده، به شیوه صدام دست به کار شد و تمام رقبای ابوبکر البغدادی را منزوی کرده و یا ترور کرد تا ابوبکر البغدادی بر اساس نظامی مستبد و امنیتی با همکاری افسران اطلاعاتی و نظامی رژیم بعث که در رأس آنها حجی بکر قرار داشت، خلافت خودخواندهای را در عراق و سوریه ایجاد کند.
ابراهیم عواد، جوان عراقی اهل سامراء که از کودکی با تلاوت قرآن و تفکرات سلفی رشد یافته بود، تحت تأثیر کتب و آثار سلفیان مسلح، وارد بازی خطرناکی شد و به مهرهای مهم در دست افسران اطلاعاتی رژیم بعث مبدل شد تا با استفاده از جذابیت تفکرات و شعارهای سلفی، جونان اهلسنت را قربانی مطامع و قدرتطلبیهای آنان سازد.
تفکرات ابوبکر البغدادی عمدتاً در سخنرانیهای صوتی او و در خطبه نمازجمعهای در مسجد موصل که به صورت تصویری از او منتشر شده، قابل دستیابی است.
سخنرانیهای صوتی و تصویری ابوبکر بغدادی به شرح ذیل است:
شماره | عنوان | تاریخ | کیفیت |
1 | و یأبی الله إلا أن یتم نوره | 1433ق/2012م | صوتی |
2 | و بشّر المؤمنین | جمادی الأولی 1434ق/2013م | صوتی |
3 | و الله یعلم و أنتم لاتعلمون | ربیعالاول 1435ق/2014م | صوتی |
4 | رسالة إلی المجاهدین و الأمة الاسلامیة | رمضان1435ق/2014م | صوتی |
5 | خطبة فی الجامع الکبیر فی مدینة الموصل | رمضان 1435ق/2014م | تصویری |
6 | و لو کره الکافرون | محرم 1436ق/2014م | صوتی |
7 | انفروا خفافاً و ثقالاً | رجب1436ق/2015م | صوتی |
8 | باقیة فی العراق و الشام | شعبان 1436ق/2015م | صوتی |
بغدادی نیز به تبعیت از سایر رهبران سلفیان مسلح مانند بنلادن، همواره در سخنرانیهای خود از آیات متعدد قرآن کریم استفاده کرده و جوانان مسلمان را به جهاد و پیوستن به دولت اسلامی فرامیخواند.
او هدف از جهاد را اقامه دولت اسلامی و مبارزه با صلیبیان، یهود و روافض اعلام کرده و همزیستی با مسیحیان و یهودیان را مخالف نص آیات قرآنی میداند. او در این خصوص میگوید:
من ظن منكم أن بمقدوره أن يسالم اليهود والنصارى والكفار ويسالمونه فيتعايش معهم ويتعايشون معه، وهو على دينه وتوحيده فقد كذّب صريح قول ربه عز وجل الذي يقول:﴿وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾.﴿وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا﴾.﴿مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَاللَّـهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّـهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾؛ کسی که گمان میکند میتواند با یهود و نصاری و کفار به طور مسالمتآمیز زندگی کند و آنان نیز با او همزیستی خواهند داشت، در حالی که او بر دینش و عقیده توحید استوار است، چنین کسی، گفتار صریح پروردگارش را تکذیب کرده است که میفرماید: «و هرگز يهوديان و ترسايان از تو راضى نمىشوند، مگر آنكه از كيش آنان پيروى كنى» «و آنان پيوسته با شما مىجنگند تا- اگر بتوانند- شما را از دينتان برگردانند» «نه كسانى كه از اهل كتاب كافر شدهاند، و نه مشركان [هيچ كدام] دوست نمىدارند خيرى از جانب پروردگارتان بر شما فرود آيد، با آنكه خدا هر كه را خواهد به رحمت خود اختصاص دهد، و خدا داراى فزونبخشى عظيم است» .[13]
او بر همین اساس، نبردهای داعش را نبرد تمام مسلمانان در برابر کفار دانسته است.[14]
ابوبکر بغدادی، با نگاهی خودمحورانه تمام بلاد اسلامی را گستره دولت خودخوانده داعش دانسته و با دعوت از جوانان مسلمان برای گرویدن به داعش میگوید:
فليست سوريا للسوريين، وليس العراق للعراقيين؛ إن الأرض لله يورثها مَن يشاء مِن عباده، والعاقبة للمتقين.
الدولة دولة المسلمين، والأرض أرض المسلمين، كل المسلمين.
فيا أيها المسلمون في كل مكان؛ مَن استطاع الهجرة إلى الدولة الإسلامية فليهاجر؛ فإن الهجرة إلى دار الإسلام واجبة؛
ترجمه: پس سوریه برای سوریها نیست و عراق برای عراقیها نیست؛ چرا که زمين از آنِ خداست آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد مىدهد و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است.
دولت (داعش)، دولت مسلمانان است و زمین، زمین مسلمانان، همهشان.
پس ای مسلمانان در هر مکان؛ هرکس میتواند به سوی دولت اسلامی (داعش) مهاجرت کند، باید مهاجرت کند؛ زیرا هجرت به دارالاسلام، واجب است.[15]
سرکرده داعش که با انجام جنایات هولناک چهره سراسر نور و رحمت دین اسلام را مخدوش کرده و به سیاهنمایی سیمای دین حق مشغول است با صراحت اعلام میکند که دین اسلام، دین جنگ و خونریزی است و اظهار میدارد:
أيّها المسلمون، ما كان الإسلام يوماً دين السلام، إن الإسلام دين القتال، وقد بُعِث نبيكم صلى الله عليه وسلم بالسيف رحمة للعالمين، وأُمِر بالقتال حتى يُعبد الله وحده، وقد قال صلى الله عليه وسلم للمشركين من قومه:(جئتكم بالذبح)؛ ای مسلمانان، هیچ روزی اسلام، دین مسالمت نبوده است. بلکه همانا اسلام، دین جنگ است. براستی که پیامبرتان صلی الله علیه و سلم با شمشیر به عنوان رحمتی برای عالمیان، مبعوث شد و به او دستور داده شد که بجنگد تا خداوند به یگانگی عبادت شود. و همانا او به مشرکین از قومش فرمود: «با سر بریدن به سویتان آمدیم».[16]
یکی از برجستهترین مبانی فکری سلفیان مسلح (جهادی) کفر حاکمان کشورهای اسلامی است که دلیل اصلی آن نیز حکم بغیر ما أنزل الله است. به عبارت دیگر، سلفیان مسلح، همواره با تمسک به آیه شریفه «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُون»،[17] حاکمان کشورهای اسلامی را به دلیل عمل به قوانین وضعی تکفیر میکنند.
ابوبکر بغدادی نیز با تبعیت از این تفکر افراطی، مردم سوریه را مورد خطاب قرارداده و آنان را از قبول دموکراسی و حکومتی غیر از داعش، برحذر داشته و گفته است:
لا تجعلوا الديمقراطية ثمنًا للآلاف الذين قُتلوا منكم.
لا تجعلوا الديمقراطية ثمنًا للأشلاء التي تحت أنقاض البيوت، التي هُدّمت على رؤوس ساكنيها من نساء وأطفال وشيوخ.
لا تجعلوا الديمقراطية ثمن التهجير من البيوت والعيش في الخيم... .
وإياكم يا أهلنا في الشام والفساد!، ومن الفساد أن ترضوا أن تُحكموا بالقوانين الوضعية، بعد كل هذه التضحيات، يقول ابن تيمية رحمه الله في الفتاوى: "ومن عمل في الأرض بغير كتاب الله وسنة رسوله: فقد سعى في الأرض فسادًا
ترجمه: دموکراسی را دستاورد هزارن نفری که از شما کشته شدند قرار ندهید.
دموکراسی را دستاورد پارههای پیکری که زیر خانههای ویران شده بر سر ساکنینش (از زن و کودک و پیر) مانده قرار ندهید.
دموکراسی را دستاورد آوارگی از خانهها و زندگی در چادرها قرار ندهید... .
و ای اهل ما در شام، برحذر باشید از فساد. و یکی از مصادیق فساد این است که راضی شوید تا با قوانین وضعی بر شما حکومت کنند، بعد از این فداکاریها. ابنتیمیه در کتاب فتاوا میگوید: «و هر کس بغیر حکم کتاب خدا و سنت رسولش در زمین رفتار کند، پس همانا که در زمین فساد کرده است».[18]
از آنجا که ابوبکر بغدادی شخصیتی علمی و نظریهپرداز نبوده و به عنوان سرکرده یک جنبش سلفی مسلح ظهور کرده، مخالفتهای صورت گرفته با او بر محور تحرکات میدانی او بهویژه اعلام خلافت بروز یافت.
سرکردگان و تئوریسینهای برجسته جنبشهای سلفی مسلح که با اعلام خلافت بغدادی، جایگاه خود را در خطر دیدند و یکهتازیهای او را در سوریه و عراق در جهتی خلاف اغراض خود دیدند، به مخالفت با او برخاستند.
طبیعتاً وقتی شخصی از جنبشی که سابقاً شاخه القاعده در عراق بوده برخیزد و خود را خلیفه مسلمانان بنامد که حتی سرکرده القاعده باید با او بیعت کند و تحت حکومت او قرار گیرد، اولین کسی که در مقابل او خواهد ایستاد، ایمن الظواهری، سرکرده القاعده است.
ايمن الظواهری پس از اعلان رسمی خلافت بغدادی، این خلافت را رد کرد و اظهار داشت که بغدادی لیاقت تصدی مقام خلافت را ندارد و کسانی که او را به این منصب رساندهاند نیز در جایگاهی نبودهاند که بتوانند در مورد چنین امر مهمی تصمیمگیری کنند؛ بنا بر این، مسلمانان ملزم نیستند که با او بیعت کنند.[19]
يكي از نکات مهمی که ظواهری آن را از موارد اختلاف با ابوبکر بغدادی عنوان کرده، روش برخورد با شیعیان است.
شایات ذکر است که داعش در عملیاتهای تروریستی خود، تفاوتی میان مسلمان و غیرمسلمان قائل نیست و هرکسی را که خارج از دولت اسلامی مزعوم خود بداند، اعم از مسلمان شیعه و سنی و غیر مسلمانان، مورد هدف قرار میدهد. اما این رویه مورد تأیید سازمان القاعده و سرکرده آن نیست؛ چرا که القاعده علیرغم دشمنی با ایران و شیعیان، اما هدف اصلی خود را نبرد با آمریکا و یهود عنوان کرده است و نه شیعیان.
ایمن الظواهری طی سخنانی علیه بغدادی گفته است: «حامیان بغدادی گمان میکنند که القاعده، شیعیان را تکفیر نمیکند؛ چرا که من بارها از آنها خواستم که عملیات تروریستی منفجر کردن بازارها، حسینیهها و مساجد را ترک کنند و بر نیروهای امنیتی، پلیس و نیروهای مسلح شیعی متمرکز شوند».[20]
عاصم البرقاوی، یکی از برجستهترین نظریهپردازان سلفی ـ جهادی که به عنوان مرشد ابومصعب زرقاوی، مؤسس سلفیت جهادی در عراق محسوب میشود، یکی دیگر از مخالفان ابوبکر بغدادی است.
او که پیش از این نیز با رویکرد ابومصعب زرقاوی، سرکرده القاعده عراق، نیز مخالفت کرده و او را به کشتن شهروندان و مردم بیگناه متهم کرده بود و از او به دلیل بریدن سر افراد در مقابل دوربین فیلمبرادری و انتشار این تصاویر انتقاد کرده بود.[21]
مقدسی پس از اعلان خلافت توسط ابوبکر بغدادی و درگیری میان داعش و سایر گروههای سلفی مسلح، بهویژه جبهه النصره در سوریه، خلافت بغدادی را طرحی فجیع برای ضربه وارد کردن به سلفیت جهادی دانست.[22]
او خلافت بغدادی را باطل دانسته و اغلب رهبران داعش را اهل غلو و افراط توصیف کرده است.[23]
طالبان پاکستان که یکی از جنبشهای افراطی در میان سلفیان مسلح به شمار میرود پس از اعلان خلافت بغدادی، با انتشار بیانیهای، خلافت بغدادی را رد کرد.[24]
در این بیانیه آمده است: بغدادی خلیفه نیست؛ زیرا خلیفه در اسلام یعنی کسی که بر تمام جهان اسلام رهبری میکند و این جایگاه به بغدادی تعلق ندارد. بلکه او تنها بر گروهی معین رهبری میکند و نه همه جهان اسلام.
در ادامه نیز آمده است: خلافت بغدادی، اسلامی نیست؛ چرا که در خلافت حقیقی عدالت شرط است، در حالی که مردان تحت امر بغدادی، مجاهدان بیگناه از سایر جنبشهای جهادی را ظالمانه به قتل میرسانند.[25]
یکی از بیانیههایی که در رد ادعای خلافت بغدادی منتشر شد، بیانیهای بود که 126نفر از عالمان جهان اسلام اعم از سلفی و غیر سلفی، از کشورهای عربستان سعودي، اردن، فلسطين، مصر، تونس، عراق، سودان، يمن، تركيه، انگلیس، فرانسه، ایالات متحده، سوئد، بوسنی، ایتاليا، بلژيك، بلغارستان، آرژانتين، كانادا، هند، چين، مالزي، اندونزی ونيجيريه آن را امضا کرده بودند.
در این بیانیه آمده است که اعلام خلافت بدون اجماع مسلمانان جایز نیست. همچینین در این بیانیه تأکید شده است که: کشتن انسان بیگناه و کشتن سفرا و خبرنگاران، جایز نیست، تکفیر مسلمانان جایز نیست مگر در موردی که به کفر تصریح کند، بی حرمتی به مسیحیان جایز نیست، اجبار به دین، سلب حقوق زنان و کودکان، اقامه حدود شرعی بدون مقدماتی که ضامن عدالت و رحمت باشد، مُثله کردن، شکنجه کردن و ویران کردن قبور انبیا و صحابه و مقاماتشان جایز نیست.[26]
تنظیم کنندگان این بیانیه در واقع با تذکر موارد فوق، علاوه بر تذکر این امور به اعضای داعش، ارتکاب این افعال توسط این گروه را دلیلی بر غیر دینی بودن خلافت خلیفه خودخواندهشان آوردهاند.
جنبش القاعده در مغرب عربی که شاخه القاعده در شمال آفریقاست، با رد خلافت بغدادی، بر پایبندی خود به بیعت با سرکرده القاعده، ایمن الظواهری، تأکید کرد.
این جنبش با انتشار بیانیهای اعلام کرد که خلافت بغدادی را رد میکند و بر بیعتی که با سرکرده القاعده داشته باقی میماند که این بیعت بر جهاد برای آزادسازی سرزمینهای اسلامی و تحکیم شریعت اسلامی و بازگرداندن خلافت راشده بر اساس روش نبوی است.[27]
علیرغم اینکه مهمترین نظریهپردازان و جنبشهای سلفی مسلح، خلافت بغدادی را رد کردند، اما برخی از جنبشهای سلفی مسلح نیز تحت تأثیر تبلیغات و قدرت گرفتن داعش، به بیعت با بغدادی اقدام کرده و به شاخهای از دولت داعش در مناطق فعالیت خود بدل شدند.
برخی از این جنبشها مانند: انصار بیت المقدس در مصر که به نام «ولایت سیناء» تغییر نام داد[28]، بوكوحرام در نیجریه[29]، بخشی از نیروهای مسلح سلفی در افغانستان و پاکستان[30] و...[31] با انتشار بیانیهها و تصاویر ویدئویی از بیعت خود با خلیفه داعشی خبر دادند.
10.«طالبان باكستان ترفض خلافة البغدادي»، سایت الجزیره:
11.«علماء مسلمون ينددون بتنظيم الدولة»، سایت الجزیره:
12.«قاعدة المغرب ترفض "الخلافة" وتؤكد مبايعة الظواهري»، سایت الجزیره:
13.«"أنصار بيت المقدس" تغير اسمها إلى ولاية سيناء»، سایت الجزیره:
14.«بوكو حرام "تبايع" أبو بكر البغدادي زعيم تنظيم "الدولة الإسلامية" خليفة»، سایت بیبیسی عربی:
15.«جماعات أفغانية وباكستانية مسلحة تبايع تنظيم الدولة»، سایت لجزیره:
16.«31 حركة "جهادية" في العالم تبايع البغدادي»، سایت السفیر:
[1]. «الدولة الإسلامية تنشر السيرة الرسمية للخليفة أبو بكر البغدادي من آل بيت الرسول»،سایت مؤسسه مطالعاتی دعوة الحق.
[2]. «THE BELIEVER»، نوشته : william mccants، سایت:
[3]. همان.
[4] همان.
[5]. همان.
[6]. همان.
[7]. همان.
[8] همان.
[9]. همان.
[10]. همان.
[11]. یکی از افسران بعثی رژیم صدام که به سلفیان مسلح پیوسته بود و در زندان بوکا نیز همراه ابوبکر بغدادی بود.
[12]. همان.
[13]. ابوبکر بغدادی: انفروا خفافاً و ثقالاً.
[14]. همان.
[15]. ابوبکر بغدادی: رسالة الی المجاهدین و الأمة الاسلامیة.
[16]. همو: انفروا خفافاً و ثقالاً.
[17]. مائده (5)، آیه 44.
[18]. ابوبکر بغدادی: و بشر المؤمنین.
[19]. «الظواهري: لا أعترف بشرعية تنظيم "الدولة الإسلامية" والبغدادي ليس أهلا للخلافة »، سایت فرانس24 عربی:
[20]. «الظواهري:البغدادي"كذاب"شوه صورة القاعدة »، سایت الخبر:
[21]. «أبو محمد المقدسي يكشف حقيقة خلافاته مع الزرقاوي»، سایت عربی 21:
[22]. «المقدسي: "الخلافة" مؤامرة شنيعة على التيار الجهادي»، سایت الجزیره:
[23]. همان.
[24]. «طالبان باكستان ترفض خلافة البغدادي»، سایت الجزیره:
[25]. همان.
[26]. «علماء مسلمون ينددون بتنظيم الدولة»، همان.
[27]. «قاعدة المغرب ترفض "الخلافة" وتؤكد مبايعة الظواهري»، سایت الجزیره.
[28]. «"أنصار بيت المقدس" تغير اسمها إلى ولاية سيناء»، همان.
[29]. «بوكو حرام "تبايع" أبو بكر البغدادي زعيم تنظيم "الدولة الإسلامية" خليفة»، سایت بیبیسی عربی:
[30]. «جماعات أفغانية وباكستانية مسلحة تبايع تنظيم الدولة»، سایت لجزیره:
[31]. «31 حركة "جهادية" في العالم تبايع البغدادي»، سایت السفیر:
|