مشركين به بتها «اله» خطاب مي نمودند و براي آنها خصائص الوهيت كه كمترينش استقلال در تأثير است قائل بودند. پس مشرکین عصر رسالت برخلاف ادعای وهابیت، اساسا در توحید ربوبی مشکل داشتند.
در نزاعهاي كلامي آنچه زياد اتفاق مي افتد استفاده از مغالطه ناشي از ابهام گويي است. در اين مغالطه شخصي سخنش را با ابهام ميگويد و خود را در پشت پرده ابهام از هرگونه انتقادي مصون مي دارد. وهابيان نيز از اين مغالطه بهره مي برند. آنها مي گويند عبادت، نهايت و آخرين درجه خضوع است و سپس هر عملي را كه بخواهند شرك بخوانند فوراً مي گويند اين همان نهايت خضوع است. مثلاً كنار قبر ايستادن و از خداوند چيزي خواستن با اعتقاد اينكه طلب حاجت از خدا در نزد قبر پيامبر (ص) به اجابت نزديكتر است را شرك مي دانند و آن را خضوع و تعلق قلبي شديد نسبت به پيامبر كه به عبادت ايشان مي انجامد مي شناسند.
وهابيها مي گويند بت پرستان عصر جاهلي درباره بتهاي خود هيچ گونه ربوبيت و مالكيت مستقل از خداوند قائل نبودند، بلكه آنان را داراي مقام بلندي در نزد پروردگار مي دانستند كه هرگونه عبادت و خضوع براي آنها موجب جلب رحمت و نعمت هاي الهي ميشود. آنان با چنين تصوري از ديدگاه مشركين مي گويند در عبادت، اعتقاد به ربوبيت يا استقلال معبود نهفته نيست، سپس اعمال مسلمين در ارتباط با اولياء خدا را پس از فوتشان از همين مقوله و عين عمل مشركين و موجب شرك تلقي كرده اند.
در جواب مي گوييم مشركين به بتها «اله» خطاب مي نمودند و براي آنها خصائص الوهيت كه كمترينش استقلال در تأثير است قائل بودند.
وهابيها مي گويند «اله» چيزي جز معبوديت مألوه را نمي رساند و اين امر در مورد مسلمين نيز صادق است، اما اينكه به اولياء الله كه از دنيا رفته اند «اله» خطاب نمي كنند، بر خلاف مشركين كه بتهايشان را «اله» خطاب مي نمودند تغييري در حكم ايجاد نمي كند.
ما مي گوييم «اله» دانستن بتها از سوي مشركين امري زائد بر محبوب بودن و معبود بودن بتها را مي فهماند، قرينه بر اين مطلب اين است كه اولاً مشركين در ابتدا موحّد بودند، گرايش به بت¬ها بر اثر اعتقاد به ربوبيت يا تأثير استقلالي بتها در آنها پديد آمد و موجب شد بتها را «اله» خود بدانند و سپس عبادت كنند. ) . ر.ك: سيره ابن هشام ص 78 و 79 (بيان پيامبر اكرم در مورد نحوه شيوع بت پرستي در مكه) به نقل از سيد صادق سيد حسيني، پيشين ص 151(.
ثانياً در قرآن آيات بسياري آمده است كه با استناد به انحصار خالقيت و ربوبيت در خدا، الوهيت غير خدا را نفي نموده است. اين آيات صريحاً دلالت بر تلازم بين اله دانستن غير و استقلال او ولو در جهتي خاص، مي كند و ميرساند كه مشركين بتها را «اله» مي ناميدند، معتقد به استقلال آنها در رساندن نفع يا ضرر بودند. (مؤمنون 91، نمل 61-64.)
منبع: سایت مخاطرالتکفیر http://makhaterltakfir.com
|