ابن تیمیه با رويکردي کاملاً تجسيمي، صفاتي را که مستلزم جسمانيت خدا بود، ذکر کرد و در اين عرصه، ديدگاه هاي اشعري را که کوشيده بود با استفاده اي هرچند ناقص از مباني عقلي، چنين نظريه اي را توجيه کند، به چالش کشيد و به شدت به او حمله کرد و ديدگاه هاي او را درباره ي صفات خدا مردود دانست.
از نخستين درگيري هاي ابن تيميه، حمله به اعتقادات «ابوالحسن اشعري» در کتاب «رسائل الحموية» در سال 698 قمري بود. اين کتاب مجموعه پاسخ هايي بود که ابن تيميه در بين نماز ظهر و عصر به پرسش هاي مخاطبان خود مي داد. اهالي منطقه اي به نام «حماة»، در نامه اي از وي تفسير صفات خبري (صفاتي که خداوند در قرآن، خود را به آن وصف کرده است) مانند اِستوا، کرسي، ونزول خداوند به آسمان زمين را درخواست کرده بودند. ابن تيميه در اين کتاب، به پرسش هاي آنان پاسخ داد. وي با رويکردي کاملاً تجسيمي، صفاتي را که مستلزم جسمانيت خدا بود، براي آن ها ذکر کرد و در اين عرصه، ديدگاه هاي اشعري را که کوشيده بود با استفاده اي هرچند ناقص از مباني عقلي، چنين نظريه اي را توجيه کند، به چالش کشيد و به شدت به او حمله کرد و ديدگاه هاي او را درباره ي صفات خدا مردود دانست. به همین سبب ابن تیمیه پیروان ابوالحسن اشعری را مخانیت المعتزله می خواند.[1] او سپس اشاعره را در کنار معتزله و دیگر مذاهب اسلامی که در مسأله ای صفات دیدگاه تنزیهی را پذیرفته اند، ملحد و تکذیب کننده ی پیامبران می شمارد.[2] آراي ابن تيميه در اين رساله، افزون بر مخالفت با ابوالحسن اشعري، مواضع تشبيهي و تجسيمي او را نيز کاملاً نشان مي دهد.
چنین مواضعی موجب شد که عالمان حنفيه و شافعيه به شدت بر وي شوريدند و او را به دادگاه احضار کردند؛ اما وي حاضر نشد. «ابن کثير»، شاگرد متعصب ابن تيميه، کوشيده است استادش را در مناظره اي که ميان وي و علماي شافعيه و حنفيه انجام شد، پيروز ميدان نشان دهد، که اين با اعتراض ها و شکايت هاي بعدي علماي ديگر مذاهب هماهنگي ندارد.[3] در دوره ي حاضر نيز شاگردان اين مکتب کوشيده اند ديدگاه هاي ابن تيميه را درباره ي ابوالحسن اشعري مستدل کنند.[4]
سرانجام در سال 705 قمري، وي به دليل فعاليت هاي تفرقه انگيز و آشوب هايي که به پا کرد، به مصر تبعيد شد و در آن جا يک سال و نيم به زندان افتاد. در نامه اي که خطاب به مردم دمشق نوشته شده است، علت تبعيد و زنداني شدن وي، اعتقاد او به جسم بودن خدا، قرار داشتن خداوند در بالا (اعتقاد به مکان داشتن خدا)، واعتقاد به قديم بودن (مخلوق نبودن) قرآن ذکر شده و از مردم خواسته شده است مراقب عقايد انحرافي او باشند. او پس از زندان نيز به اقامت در قلعه اي در شهر اسکندريه مجبور شد. ابن کثير مي گويد:
پس از ترويج عقايد ابن تيميه و دشمني مذاهب با او، پيروان مذهب حنبلي هم از پي آمدهاي انديشه هاي وي در امان نماندند و در سرزمين هاي مصر و شام، به علت اعتقاد به عقايد ابن تيميه، اهانت هاي بسياري به آن ها شد.[5]
در سال 708، وقتي «سلطان ناصر» ـ که در حمله ي مغول ها از دمشق فرار کرده بود ـ دوباره به قدرت رسيد، دوره ي گشايش براي ابن تيميه نيز فراهم شد و وي آزادانه به ترويج عقايدش پرداخت.
پی نوشت:
[1] . احمد بن عبدالحلیم ابن تیمیه، «مجموعه الفتاوی»، ج 6 ص 359.
[2] . همان
[3] . اسماعیل ابن کثیر، «البدایة و النهایة»، ج 17، ص 711.
[4] . عبدالرحمن بن صالح بن صالح المحمود، کتاب «موقف ابن تيميه من الاشاعره» را در سه جلد نگاشته است. در جلد دوم این مجموعه، فصل 13 به دیدگاه ابن تیمه درباره ی اشاعره با تفصیل بیش تری اشاره شده است.
[5] . اسماعیل بن کثیر، «البدایة و النهایة»، ج 18، ص56 تا 57.
منبع: سايت الوهابية http://alwahabiyah.com
|